ملعونی که تشنگی امام را خواست
عبد الله بن حصين ازدى
با آواز بلند فرياد زد:
اى حسين آيا اين آب را ننگرى كه گويا در صفا و زلالى چون شكم آسمان است، به خدا قطره اى از آن نچشيد تا از تشنگى بميريد.
امام (ع) فرمود:
بار خدايا او را تشنه كام بميران و هرگز او را ميامرز،
حميد بن مسلم گويد: به خدا من پس از واقعه كربلا در بيماريش او را عيادت كردم و سوگند بدان خدایى كه شايسته پرستش جز او نيست؛
او را ديدم آب مي خورد تا شكمش پر مي شد، سپس آن را بر مي گرداند و فرياد ميزد: تشنه ام، تشنه ام، و دوباره آب مي خورد تا شكمش پر مي شد و بر مي گرداند و (فرياد تشنگى مي زد و) از تشنگى مي سوخت و اين كارش بود تا جانش بدر آمد.
فرم در حال بارگذاری ...
https://kowsarnet.whc.ir/profile/4430708843#main
احسنت