فاطمه حجت خدا بر ائمه
یكی از فضائل وجودی فاطمه زهرا سلاماللهعلیها این است كه حجت خدا بر عالم و آدم بلكه بر امامان معصوم است، در این رابطه بیان زیبا و عمیق ایشان در آغاز خطبة فدكیّه چنین است:
«… یبتغی من فیالسماوات و الارض الیه الوسیله، و نحن وسیلته فی خلقه، و نحن خاصّته، و محلّ قدسه، و نحن حجته فی غیبه و نحن ورثة الانبیاء»[1]
در این كلام حضرت فاطمه(س) از خود به حجت الهی در امورغیبی و جهان هستی یاد نموده، چه اینكه فرزندش امام یازدهم از او به حجت خداوند بر امامان معصوم یاد نموده و فرمود:
«نحن حجج الله علی خلقه، وجدتنا فاطمه حجة علینا»[2]
این حدیث نورانی كه از فاطمه زهرا(س) به عنوان حجت خدا بر ائمه(ع) یاد نموده نظیر همان نكتهای است كه قرآن كریم از مقام ختمی مرتبت به عنوان شاهد بر انبیاء پیشین یاد نموده و فرمود:
«فكیف اذجئنا من كل امة بشهید و جئنابك علی هولاء شهیداً»[3]
بر اساس این آیه كه انبیاء پیشین هر كدام بر امتهای خود شاهد و گواه و حجت الهیاند، و خاتم انبیاء(ص) شاهد و حجت خدا برآنان است.[4] و براساس برخی روایات این آیه درباره امت نازل شده كه در هر زمانی امامی از ائمه اهلبیت(ع) شاهد اعمال آنان اند و رسول خدا و رسول خدا شاهد بر امامان(ع) است.[5] طبق این گونه آموزههای متعالی ائمه(ع) حجت و شاهد بر مردم و فاطمه زهرا(س) حجت خداوند و شاهد بر امامان است و این بالاترین مقام و منزلت برای آن یگانه خلقت است با این كه حسب ظاهر رسالت و امامت ندارد، ولی دارای ولایت الهی و حجت خدا بر عالم و آدم و بر امامان معصوم است، از این رو یكی از شاعران در ضمن سرودهای میگوید:
نبی نبود، وصی هم نیست، باشد حجت یزدان
ظهورات نبی از ولی، وصی آسا بسی پیدا
كتاب آشكار حق امام هر زمان باشد
بود امّ الكتاب آن بانوی گویا و ناگویا
توئی آن كوثر تحقیق كز روی شرف ایزد
همی مخصوص احمد كرد و نازل ساخت اعطینا[6]
و به دلیل همین مقام حجت الله بودن فاطمه است كه عارف و حكیم بزرگ معاصر استاد حسن زاده آملی معتقد است كه شهادت به عصمت الهی فاطمهزهرا در اذان و اقامه محذوری ندارد. بیان او در این باب چنین است:«اكنون كه فهمیدی بقیة نبوت و عقیله رسالت و ودیعه مصطفی و زوجه ولی الله و كلمه تامه الهی، فاطمه علیهاالسلام حازئ مقام عصمت است پس مانعی ندارد كه در فصول اذان و اقامه، به عصمت آن حضرت شهادت دهید و مثلا بگویید:
«اشهد أن فاطمة بنت رسول الله عصمت الله الكبری»[7]
گفتنی است كه در تبیین این مسئله توجه به دو بیان استاد لازم است:
1. استاد حسن زاده آملی روزی ضمن درس نكتهای را بیان فرمود كه آن نكته در برخی كتابهای او نیز بازگو شده، و آن این كه یكی از سالكان اهل شهود كه با استاد در ارتباط و شاگرد ایشان است شبی به هنگام اداء نماز مغرب وقتی در اذان نمازش شهادت به عصمت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها را به صورت یاد شده میخواهد بگوید، ناگاه از درون دیوار مقابلش این جمله را میشنود:
«اشهد انّ فاطمة الزهرا، حجة الله علی الحجج»[8]
2. علامه شعرانی در پاسخ پرسشی درباره شهادت ثالثه در اذان و اقامه (اشهد ان علیاً ولیالله) با اشاره به منابع روایی برادران اهل سنت گفته است ولایت علی جزء از ایمان است و شهادت به رسالت ختمی مرتبت، در واقع شهادت به همه آنچه پیامبر آورده از جمله ولایت علی(ع) است، پس شهادت به ولایت در ضمن شهادت به رسالت نهفته است ولی، فقهای شیعه امامی كه شهادت ثالثه را در اذان و اقامه جائز دانستهاند، از باب تبرك و تشویق براظهار محبت امیرمؤمنان و به قصد رجاء و امید ثواب است نه آن كه شهادت ثالثه را جزء اذان بدانند. چه این كه صلوات فرستادن در اذان و اقامه بعد از شهادت به نبوت با این كه جزء اذان نیست ولی مطلوب است. استاد حسن زاده بعد از بیان كلام استادش تأكید نموده كه همین نكته درباره شهادت به حجتالله و عصمتالله بودن فاطمهزهرا در اذان و اقامه نیز مطرح است.[9] در این باب ممكن است جای تحلیل و طرح نكتههای بسیاری باشد ولی تنها درباره این نكته كه شهادت به حجتالله بودن فاطمهزهرا(س) از باطن دیواری در عالم مكاشفه برای آن سالكان اهل عرفان شنیده شده باید گفت پذیرش این گونه حقایق برای افراد دین باور بسیار آسان خواهد بود، زیرا در آموزههای دینی در این باب كه پدیدههای عالم به رسالت و ولایت پیامبر و اهلبیت شهادت دادهاند بسیار آمده است كه از آن میان به این آموزه متعالی اشاره میشود از امام صادق(ع) نقل شده وقتی محمد حنیفه تصور نمود كه بعد از امام حسین(ع) برای امامت مناسبتر است، امام سجاد(ع) او را در جریان وصیت امامحسین(ع) مبنی بر امامت خود قرارداد بالاخره امام سجاد عمویش محمد حنفیه را دعوت نمود كه نزد «حجرالاسود» بروند و از او بخواهد در این باب داوری كند، وقتی امام سجاد(ع) و محمد حنفیه به نزد «حجرالاسود» آمدند امام دعا كرد و خطاب به «حجرالاسود» فرمود:
به خدایی كه میثاق و عهد پیامبران و اوصیا را در تو قرار داده از تو میخواهیم كه خبر دهی كه وصی و امام بعد از حسین چه كسی است؟ حجرالاسود حركتی نمود و گویا كه میخواست از جا بلند شود، و به اذن الهی به سخن آمد و گفت:
«اللهم ان الوصیة و الامامة بعد الحسین بن علی، الی علی بن الحسین بن فاطمة بنت رسول الله»[10]
ماجرای شهادت «حجرالاسود» به امامت حضرت سجاد(ع) كه در منابع متعدد نقل شده و عارف بیبدیل معاصر آیت الله بهجت آن را با عنایت ویژه بیان میفرمود. این نكته را به خوبی روشن میسازد كه براساس این گونه آموزههای متعالی شهادت به ولایت اهلبیت و از آن میان عصمت و حجتالله بودن فاطمهزهرا سلاماللهعلیها حقیقتی است كه به لحاظ تكوینی از سوی موجودات عالم همواره ممكن است اظهار و اعلام گردد، گرچه بسیار اندك اند كسانی كه توفیق شنیدن این گونه سروشهای غیبی را داشته باشند. و همان طور كه در شهادت «حجرالاسود» جناب محمد حنفیه آن صدا را شنید و در پی آن طبق آنچه نقل شده بر پای حضرت سجاد افتاد و به امامت او اقرار نمود.[11] سالكان اهل عرفان نیز با استناد به روایت امام حسن عسكری(ع) و شهود عارفانه شان ملتزم به اداء شهادت به عصمت و حجتالله بودن حضرت فاطمه زهرا(س) در فصول اذان و اقامه نماز اند.
پی نوشت ها:
[1]. تمام آن چه در آسمان و زمین است برای تقرب به سوی حق در پی جستجو وسیله است، و ما اهلبیت وسیله او درمیان خلقش هستیم، ما بندگان خاص او و مجلای قدس او، و حجت او در عالم غیب و امور غیبی درجهان هستیم، و ما وارثان انبیاء هستیم. ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج15و16، ص211(ذیل خطبه 45) گفتنی است كه این فراز در آغاز خطبه فدكیه طبق نقل ابن ابی الحدید آمده و در نسخههای شیعی آن خطبه در كتاب دلایل ائمه این فراز نقل شده نكته دیگر این كه مراد حضرت از فراز«نحن حجته فی غیبه» درپرتوی كلام فرزندش امام صادق(ع) بهتر قابل درك است كه درباره ضرورت بعثت انبیاء فرمود: ما آفرینندهای داریم كه برتر از ما و از همه آفریدههاست، و هیچ یك از آفریدگان شایسته آن نیستند كه مخلوقاتش او را مشاهده كند و یا او را با حس درك كند و با او به طور مستقیم و مباشر گفتگو نمایند، از این رو برای او سفراء در میان خلقش هست كه پیام او را به بندگانش ابلاغ میكنند … و آنگاه فرمود:«ثم ثبت ذلك فی كل دهر و زمان مما أتت به الرسل و انبیاء من الدلائل و البراهین لكیلا تخلو ارض الله من حجة یكون معه علمٌ یدل علی صدق مقالته و جواز عدالته» بعد از انبیاء در هر دوره زمانی رهآورد نبوت از طریق دلایل و براهین بوسیله اوصیاء حفظ شده تا زمین از حجتی كه نشانه صدق و عدالت را همراه دارد خالی نباشد. اصول كافی، ج1، ص168. نگارنده در این باب در كتاب «پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، ص255» به تفصیل بحث كرده است.پس اینكه فاطمه زهرا(س) خود و اهلبیت را حجت خدا در غیب او خوانده است، مرادش همین نكته است كه دركلام امام صادق(ع) اشاره شده. و گرنه خداوند از هیچ جا غایب نیست و بر همه جا حاضر و ناظر محیط است همه هستی در حضور و محضر اوست.
[2]. ما همه حجت خدا بر مردم، و جدّه ما فاطمه حجت خداوند بر ماست. اطیب البیان فی تفسیر القرآن،ج13، ص225.
[3]. پس چگونه است آنگاه كه از هر امتی گواهی آوریم، و تو را به آنان گواه آوریم؟ نساء آیه41.
[4]. ر،ك: تفسیر البرهان، ج2، ص80.
[5]. تفسیر نورالثقلین، ج1، ص482، تفسیر البرهان، ج2، ص79.
[6]. عنقاء طالقانی، نقل از: شرح فص حكمة عصمتیه فی كلمة فاطمیّه، ص172 ص173.
[7]. فصّ حكمة عصمتیه فی كلمة فاطمیّه. نقل از: ممدالهمم در شرح فصوص الحكم، ص669.
[8]. شهادت میدهم كه فاطمهزهرا(س) حجت خدا بر حجتهای اوست.
[9]. همان، ص160 ص161.
[10]. خداوند میداند كه وصیت و امامت بعد از حسین بن علی از آن علی بن حسین فرزند فاطمه دختر رسول خدا است. دلایل الامامة. ص207؛ در رابط به این ماجرای نكتههایی است كه تفصیل آن به منبع ذیل ملاحظه شود: منتهی الامام، ج2، ص63.
[11] . ر،ك: منتهی الامال، ج2، ص63.
فرم در حال بارگذاری ...