جلوه جمال فاطمه در آیه مؤدت
خداوند متعال در آخرین وحینامه آسمانی خطاب به فرستاده خود دستور داد به امت اسلام این حقیقت را بازگو نماید كه هیچ چیزی اجر و پاداش رسالت او از سوی مردم نمیتواند باشد مگر موّدت و محبت اهلبیت او لذا فرمود:
«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاّ الْمَوَدّةَ فِی الْقُرْبى»[1]
برای درك ژرفای پیام این آیه و این كه چگونه آیه مؤدت جلوه جمال الهی فاطمه است در چند محور نكتههایی به اختصار بیان میشود:
الف) در كتاب گرانسنگ «فضایل الخمسه من الصحاح السته» از منابع مختلف و متعدد تفسیری و روایی برادران اهل سنت نقل شده كه علمای بزرگ آنان تأكید نمودهاند كه مراد این آیه كه محبت اهلبیت پیامبر را بر امت اسلامی واجب نموده علی، فاطمه، حسن و حسین است.[2] و بر این اساس است كه شافعی پیشوای یكی از مذاهب چهارگانه اهل سنت در این باب گفته است:
یا آل بیت رسولالله حبّكم
یكفیكم من عظیم الفخر انكم
فَرضٌ مِنْ الله فی القرآن انزله
مَنْ لَمْ یَصلْ علیكم لاصلوة له[3]
بنابراین نه تنها از نظرگاه پیروان شیعی اهلبیت(ع) بلكه طبق گفتههای پیشوایان مذهبی برادران اهل سنت محبت اهلبیت(ع) به حكم قرآن كریم واجب است و اگر مسلمانی در روز پنج نوبت در ضمن ادای نماز هنگام تشهد بر اهلبیت پیامبر صلوات نفرستد تكلیف نماز را بجا نیاورده و نماز او باطل است.[4] و در همین رابطه یكی از عارفان در ذیل آیه مودّت این نظم را سروده است:
این بشارت از پروردگار
گو كه بر تبلیغ احكام خدا
گفت با پیغمبر انصار از وداد
گر كه گویی آوریم اموال خویش
آمد آیت كه نخواهم از شما
جز مودّت جز به نزدیكان من
و آن بود حبّ علی و فاطمه
فرقتین این قول دارند استوار
بر عباد مؤمن شایسته كار
هیچ مزدی من نخواهم از شما
دخل تو اندك بود خرجت زیاد
تا نمایی جمله صرف حال خویش
هیچ چیز الا كه حبّ اقربا
من نخواهم از شما در هر زمن
و آن دو سبط پاك ز آلایش همه
كا قربای اوست مخصوص این چهار[5]
ب) جلال الهی مربوط به صفات قهر و غضب و مانند آن است، و جمال او مربوط به رضا و لطف و رحمت و محبت و امثال آن است.[6] بنابراین اگر انسان كامل به عنوان مظهر و آینه دار جلال و جمال الهی مطرح است، مراد این است كه صفات جلال و جمال الهی در وجود او متجلی است، و او همان طور كه گاهی به عنوان جلال الهی ظهور میكند، گاهی به عنوان جمال او ظاهر میشود، چه این كه خشم او موجب غضب خدا و محبت او سبب رضا و رحمت و محبت خداوند است. و همان گونه كه بر اساس:
«و الذین آمنوا اشدّ حبّاً لله»[7]
مؤمنان راستین بیشترین محبت را به خداوند دارند، همونها به انسان كامل(پیامبر و اهلبیت(ع))به عنوان آینه داری جلال و جمال الهی كاملترین محبت را دارند، چون «حبّ محبوب خدا حبّ خدااست»
از این رو در زیارت جامعه كبیره كه در واقع درسنامه اهلبیت شناسی است آمده:
«مَنْ احبّكم فَقَد احبّ الله»[8]
ج) با توجه به دو نكته پیش گفته حال باید دید كه مراد از این كه جمال فاطمه زهرا سلاماللهعلیها در آیه مودت جلوه نموده چیست؟ چنان كه اشاره شد رحمت و محبت و نور و مانند آن از صفات جمالاند و این صفات متعالی در خداوند بالذات و بالاصاله و در انسان كامل كه مظهر اسماء و صفات اوست بالتجلی و بالتبع وجود دارد، و از آن جا كه فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بعد از پیامبر و همسرش امیرمؤمنان(ع) بارزترین مصداق انسان كامل است همه اسماء و صفات جلال و جمال الهی در وجود او جلوه نموده و از آن جمله صفت رحمت و محبت است، از این روست كه از یك سوی محبت فاطمه مصداق آن آموزه متعالی «مَنْ احبّكم فَقَد احب الله» است و از سوی دیگر نزدیكترین فرد به پیامبر و مصداق كامل «مودة القربی» است. و از سوی سوم مؤدت و محبت فاطمهزهرا(س) آاثر و بركات فراوانی دارد كه در ادامه این پژوهه به تفصیل بیان خواهد شد. بدین ترتیب از مجموع این گونه آموزههای وحیانی و عرفانی بدست میآید كه فاطمهزهرا جلوه صفات جمال الهی است و در آیه «مودّت» كه محبت اهلبیت علیهمالسلام را به عنوان پاداش رسالت پیامبر خوانده بدین حقیقت اشاره شده، از این روست كه به آسانی میتوان گفت جمال فاطمه زهرا سلامالله در آیه مودت جلوه نموده است، یعنی صفات جمال خداوند كه از جمله آن نور، رحمت، محبت است در وجود فاطمه زهرا تجلی كرده و این تجلی در آیه مودّت بازتاب یافته است. گفتنی است اگر محبت نسبت به اهلبیت بخصوص فاطمه زهرا سلاماللهعلیها اجر رسالت قرار داده شده بدین معناست كه این محبت بذری است كه به صورت درخت طوبی جلوه خواهد نمود و بهشتیان به بركت این محبت به نعمت و رحمت الهی نایل میشوند و بدون این محبت بهشت و نعمتهای آن نصیب كسی نخواهد شد.
د) نكته پایانی اینكه براساس آیه:
«قل ان كنتم تحبون الله فاتبعونی یحببكم الله و یغفر لكم ذنوبكم و الله غفور رحیم»[9] معلوم میشود كه حبّ خداوند در پیروی از فرستاده او باید تجلی كند و پیامد آن پیروی آن است كه خداوند انسان را دوست بدارد، پس اگر پیروی از رسول خدا در كار نباشد، ادعای محبت خدا پذیرفته نیست، و محبت الهی نیز نصیب كسی خواهد شد كه در كنار محبت خدا از پیامبر او اطاعت نماید. مسئله محبت اهلبیت كه در آیه مودت به عنوان اجر رسالت مطرح شده نیز از این اصل استثناء نخواهد بود، و محبت آنها كه به حكم قرآن بر همه مسلمانان واجب است باید با پیروی از اهلبیت همراه باشد، و محبت بدون اطاعت مثل آن است كه كسی محبت خداوند را ادعا نماید ولی از پیامبر او اطاعت نكند، و چنین محبتی پذیرفته نخواهد بود، لذا از رسولخدا و امام باقر(ع) و امام صادق علیهمالسلام این روایت با عبارات مختلف نقل شده كه فرمود:
«افضل البقاع ما بین الركن و المقام، ولو انّ رجلا عمرّ ما عمر نوح، یصوم النهار و یقوم اللیل فی ذلك المكان، ثم لقی الله بغیر و لایتنا لم ینفعه ذلك شیئاً»[10]
بنابراین همان طور كه پذیرش رسالت پیامبر شرط پذیرش محبت خداوند است و محبت متقابل خدا و بندگانش در پی پیروی از پیامبر او بوجود خواهد آمد، شرط پذیرش محبت اهلبیت كه در آیه مودت بدان اشاره شده آن است كه ولایت آنان پذیرفته و از آنان پیروی شود. چون ولایت و محبت اهلبیت در واقع جلوه ولایت و محبت خدا و پیامبرش است. در این باب این سخن نغز شنیدنی است كه برخی از اهل عرفان در مقام تبیین پیام آیه یاد شده سروده است:
گو خدا را گر شما دارید دوست
حبّ من جویید گر گویید راست
مصطفی باشد حبیب كردگار
حبّ او را هر كه در دل داد جا
حق تعالی در صراط مستقیم
هم چنین برهركه یار یار اوست
پیروی من دلیل حبّ اوست
حبّ محبوب خدا حبّ خداست
حبّ او دین است اندر اختیار
حق ببخشد جرم او را زان ولا
بر محبت او غفور است و رحیم
بر رسول و اهلبیت اقرار اوست[11]
گفتنی است كه تأكید آموزههای وحیانی بر محبت اهلبیت بخصوص فاطمه زهرا سلاماللهعلیها غیر از آن كه یك تكلیف است، یك حقیقت ارزشی و كمال متعالی است، و قبل از همه فاطمه زهرا محبوب خداوند است و این نعمتی است كه خداوند به ختمی مرتبت داده لذا در روایتی آمده كه رسول فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت:
«یا محمد انّ ربّك یحبّ فاطمة فاسجد، فسجدت»[12]
جلوه نور فاطمه در شجره طوبی
قرآن كریم فرمود:
«الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مأب»[13]
در روایات با اشاره به این آیه آمده: «طوبی» درختی است در بهشت، طبق روایتی كه از امیرمؤمنان نقل شده اصل آن درخت در خانه پیامبر است،[14] ولی طبق روایتی دیگر از امام صادق(ع) نقل شده اصل درخت طوی در خانه علیابنابیطالب(ع) است.[15] ولی شاخههای آن در خانههای مؤمنان گسترده است و در باب تاویل «شجره طوبی» ممكن است رویكردهای متعدد مطرح باشد مثلا حكیم متأله صدرالمتالهین با اشاره به این احادیث «شجره طوبی» را تاویل به علم و معرفت نموده. چه این كه اگر در روایتی ریشه درخت طوبی به خانه آن جهانی علی(ع) نسبت داده شده، و در روایت دیگر به خانه پیامبر(ص)، بدین جهت است كه علی در و كلید واژة علوم پیامبر است و علم او جلوهای از علوم پیامبر است و از این رو هركدام از دو روایت اشاره به حقیقتی خاصی دارد.[16] ولی در این باب سخن برخی از عارفان درباره تاویل «شجره طوبی» بسیار زیبا و شنیدنی است كه گفته است: اگر پرسیده شود كه اصل و ریشه و خاستگاه «شجرة طوبی» كجاست؟
میگویم چنان كه محییالدین عربی در باب 71 فتوحات مكیه، و بعضی دیگر از عارفان گفتهاند، اصل درخت طوی در منزل امام علی بن ابی طالب است، زیرا «شجره طوبی» عبارت از حجاب مِظَهر نور فاطمه زهرا است، و در بهشت هیچ درجه و خانه و مرتبهای نیست، مگر این كه شاخهای از شجرة طوبی در آن است.
گرچه بسیاری از مردم از درك این مسئله عاجزاند كه شجره طوبی چیست و كجا است، ولی حقیقت آن است كه شجرة طوبی در زمین بهشت كاشته شده، و سرّ همه نعمتها در بهشت و هر فیضی كه نصیب اولیاء میشود متفرع از نور فاطمهزهرا(س) است.[17] از این بیان معلوم میشود كه در نگاه عرفانی «شجرة طوبی» در واقع حجاب، جلوه و مظهری از نور وجود فاطمه است، و هر فیضی كه در بهشت نصیب اولیاء الهی میشود پرتوی از نور فاطمهزهرا(س) است.
از این رو حكیم متأله استاد جوادی آملی با اشاره به این سخن شعرانی گفته است: همانطور كه اصل حقیقت قرآن بدون حجاب مشهود پیامبر و كسی كه به منزله جان اوست میباشد، ولی برای سایر انسانها قرآن در حجابهای لفظ و مفهوم و وجود مثالی و مانند آن ظهور میكند، حقیقت اهلبیت كه همسان حقیقت قرآن كریم است برای خود انسان كامل روشن است، ولی برای سایر اهل بهشت در پرده حجابهای گوناگون ظهور مینماید و آنها حقیقت وجود اهل بیت را از فراسوی آن حجابها میشناسد، شاید از همین روست كه شعرانی، از محییالدین نقل كرده كه «شجره طوبی» حجاب مظهر نور فاطمهزهرا(س) است.[18]
گفتنی است این كه در كلام عارف یاد شده از «شجره طوبی» به حجاب مظهر نور فاطمهزهرا سلاماللهعلیها یاد شده از نحوة تعبیر ایشان معلوم میشود كه نور وجود قدسی فاطمهزهرا مظهری دارد كه «شجره طوبی» حجاب و جلوه و ظهوری از آن مظهر است و نه از خود آن نور، پس اگر در خانه هر مومنی شاخة از درخت طوبی است، ناظر بدین حقیقت است كه «شجره طوبی» چه به مفهوم علم باشد و چه به معنای ایمان و ولایت، و مانند آن جلوهای از آن مظهری است كه آن مظهر واسطه بین نور فاطمه و «شجرة طوبی» است. و این مثل آن است كه نور آفتاب بواسطه آینه در داخل خانه و اطاق پرتوافكنی كند و روشنایی و نور آینه مظهر نور آفتاب است كه در پرتو آن مظهر خانه روشن میگردد، و فیض نور نصیب ساكنان آن خانه میگردد.
برای درك ژرفای این آموزه عرفانی حدیث امام صادق(ع) بسیار گویا و روشنگر است كه ابان بن تغلیب میگوید از امام صادق(ع) درباره سرّ نامگذاری فاطمه به زهرا پرسیدم، حضرت فرمود: نور فاطمه در روز سه نوبت به هنگام نماز بر امیرمؤمنان جلوه مینمود، وقتی فاطمهزهرا(س) در محراب نماز میایستاد شعاع نوری آن حضرت به داخل خانههای مؤمنین در مدینه تجلی میكرد و آنها از آن نور شگفتزده شده به حضور پیامبر میآمدند و درباره آن نور سوال میكردند، پیامبر آنان را به سوی منزل فاطمهزهرا سلاماللهعلیها میفرستاد، آنها وقتی میآمدند میدیدند كه فاطمهزهرا(س) در محراب عبادت است و نور از محراب عبادت او میدرخشد، و این نور پیوسته از خانه فاطمه و محراب عبادت او ساطع بود تا این كه فرزندش حسین(ع) به دنیا آمد و این نور در وجود او و به ترتیب به امامی بعد از امام منتقل گردید.[19]
بنابراین آنچه در سخنان عارفانه برخی از بزرگان اهل عرفان در باب نور فاطمه و شجره طوبی اشاره شده، حقیقتی است كه در این گونه آموزههای دینی نیز به نحوه دیگر اشاره گردیده، و در مجموع این نكته را بخوبی ثابت میكند كه نور وجود فاطمه جلوهای از نور الهی است كه بر عالم و آدم میتابد، گرچه درك حقیقت آن برای همه كس آسان نیست. این بخشی از فضیلت فاطمی را با این سرودة زیبا به پایان میبریم:
نور او پیدا به روز و شب به عكس آفتاب
كو گهی پیدا و گاه از دیده ناپیدا بود
گر ندانی چیست این رخشنده كوكب گویمت
سیدّه دنیا بود، هم سیدّه عقبا بود
حضرت زهرا كه شرم آید مرا گر گویمش
جبهة او نور بخش زهرة زهرا بود
فاطمه صدّیقة كبری كه بر اصل وجود
هم نتیجه نیز هم صغری و هم كبری بود
سایه طوبی نیفتد جز سر احباب او
طوبی آن كسی كو به زیر سایة طوبی بود[20]
در این سخن نغز نیز بر این نكته اشاره شده كه درخت طوبی جلوهای از فیض فاطمی است كه سایة آن تنها بر سر مؤمنان راستین و محبان اهلبیت(ع) میافتد.
پی نوشت ها:
[1]. بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالت خو نمیخواهم جز دوست داشتن اهلبیت خودم. شورا، آیه23.
[2]. ر،ك: مرتضی الحسنی فیروز آبادی، فضایل الخمسة من الصحاح السته، ج1، ص259 تا ص264.
[3]. ای آل بیت رسول خدا(ص) براساس حكم خداوند در قرآن كریم محبت شما واجب است، و در عظمت و افتخار شما همین كفایت میكند كه اگر كسی در تشهد نمازش بر شما صلوات نفرستد نماز او اداء نشده است. نقل از: فضایل الخمسة، ج2، ص81.
[4]. ر،ك: احقاق الحق، ج9، ص617.
[5]. تفسیر صفی، ج8، ص3724 ص3723.
[6]. تعریفات، ص104 ص105.
[7]. كسانی كه به خدا ایمان آوردهاند به خدا محبت بیشتری دارند، بقره آیه 165.
[8]. كسی كه شما اهلبیت را دوست بدارد بی تردید خدا را دوست داشته است. من لایحضره الفقیه، ج2،ص388.
[9]. بگو اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی كنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید، و خداوند آمرزندة مهربان است. آل عمران، آیه31.
[10]. اگر كسی به اندازة عمر نوح عمر كند و در بهترین محل كه بین ركن و مقام است به اندازة عمر نوح روزها روزه و شبها مشغول عبادت باشد، اما بدون پذیرش ولایت ما اهلبیت از دنیا برود، آن عبادتها بری او هیچ سودی نخواهد داشت. وسایل الشیعه، ج1، ص92، حدیث12؛ و نیز: ر،ك: مجمع البیان، ج7 ـ 8 ، ص39؛ المیزان، ج14، ص215 (ذیل آیه 28 سوره طه)؛ الكافی، ج2، ص19، حدیث5.
[11]. تفسیر صفی، ج2، ص640.
[12]. ای محمد پروردگارت فاطمه را دوست میدارد، و بر این محبت خداوند نسبت به فاطمه شكرگذاری نموده و سجدة سپاس بجا آور من خداوند را سجده نمودم. احقاق الحق، ج10، ص134.
[13]. كسانی كه ایمان آورده و كارهای شایسته كردهاند، خوشا به حال شان، و خوش سرانجامی دارند. رعد، آیه28.
[14]. اصول كافی، ج2، باب علامات و صفات مؤمن، حدیث30، ص239.
[15]. معانی الاخبار، ص112.
[16]. العرشیه، ص63. (با ترجمه غلام حسین آهنی)
[17]. فرازی از عین تعبیر ایشان چنین است:«لان شجرة طوبی هی حجاب نور فاطمهزهرا … حتی یكون سرّ كل نعیم فی الجنان و كل نصیب للاولیاء متفرعاً من نور فاطمه رضی الله عنها» عبدالوهاب شعرانی، الیواقیت و الجواهر، ج2، مبحث71، ص492.
[18]. آیت الله جوادی آملی، پیرامون وحی و رهبری (مقاله قرآن، فرقان، كتاب)، ص98.
[19]. بحارالانوار، ج43، ص11.
[20]. میرزا حسین خان سلماسی حضوری، به نقل از: شرح فص حكمة عصمتیه فی كلمة فاطمیه، ص147.
فرم در حال بارگذاری ...