اولاً:هیچ عاقلی نمی پذیرد که هر نوع عقیده ای احترام دارد. بلکه قطعا باید جلوی بعضی عقاید را گرفت. مثلا عده ای دختران جوان را برای هدیه به بت ها ذبح می کردند! یا یهودیان مشهور هستند به اینکه در یکی از مراسماتشان باید خون بچه ای را بیاشامند. آیا می توان ذره ای عقلانیت داشت و با این نوع عقاید مقابله نکرد؟ قطعا عقاید بسیاری هستند که مخالف کرامت و ارزش انسان بوده و برای صیانت از ارزش انسان ها باید با آن عقیده مخالفت کرد. به عنوان نمونه در هند بعضی از مردم بدبخت معتقدند که نباید تغییری در وضع فلاکت بار خود بدهند. تا در چرخه بعدی تناسخ بتوانند به جایگاه بهتری برسند. که این نوع ظلم پذیری و حقیر شمردن خود، باید مورد مخالفت قرار گیرد.
ثانیاً: هیچ کس به این شعار عمل نمی کند. از غربی ها که شعار نظم نوین جهانی را می دهند و به دنبال این هستند که اصول خود اگر چه با کشتار گسترده و جنگ به همگان تحمیل کنند. تا گاوپرستان هندی که اگر احساس کنند کسی گوشت گاو خورده، به او حمله می کنند و او را می کشند. بله ممکن است عده ای به دیگری بگویند تو نسبت به عقیده خودت تسامح داشته باش! اما این شعار تنها از این روست که خودشان نسبت به آن تفکر عقیده ای ندارند. و اصولا عقیده، رابطه عمیق انسان با یک تفکر است (عقد و گره با یک اندیشه) که انسان نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد. و کافیست عقیده این شعار دهندگان کشف شود تا روشن شود، شعارشان پوچ و بی محتواست و فقط برای دیگران می پسندند.
ثالثاً: عدم محترم دانستن عقیده دیگران به معنای جنگ و آزار آنها نیست. که فکر کنیم برای نفی خشونت، لازم است مهر تائید یک جا بر تمام عقاید بزنیم. و قطعا راه پرهیز از افراط، تفریط نیست. بلکه باید خط اعتدال را یافت. اسلام سه مرحله را در مقابل مخالفان بیان نموده است:
۱-ابتدا باید منطق خود را توضیح داده و کفار را به سمت حق دعوت کنیم. طبیعتا بعضی اسلام می آورند و بعضی در کفر خود باقی می مانند.
۲-کسانی که در کفر خود باقی بمانند، اگر قبول کنند که همزیستی مسالمت آمیزی با مسلمانان داشته باشند و نظام اجتماعی ای را با مسلمانان شکل دهند، با آنها پیمان بسته می شود. و می توانند مناسک دینی خود را داشته باشند. ۳-کسانی که علاوه بر اصرار خود در کفر، تلاش دارند مانع راه حق مسلمانان نیز بشوند. و هر طور شده، آنها را از اسلام باز گرداند اگر چه با راه انداختن جنگ و انواع فتنه ها که در مقابل این گروه باید چنان سختی نشان داد، که قدرتشان از بین برود و دست از مزاحمت و توطئه علیه مسلمانان بردارند.
همچنین روشن است که بین عقیده و سلیقه فرق وجود دارد. و پس از خطوط قرمزی که با کرامت انسانی تبیین می شود، انسان ها مجال اختیار وسیعی دارند.
فرم در حال بارگذاری ...