رجعت در روايات
امام صادق (عليه السلام) فرمودند: “هنگام رجعت کسانى که مومن خالص و کافر خالص هستند زنده مى شوند و به دنيا بر مى گردند. ” (اثباه الهداه، ج7، ص62-103.)
و نيز فرمود: “در پشت کوفه (نجف) 27 مرد از هدايت شدگان، و از بزرگان اصحاب زنده شده و به امام ملحق مى شوند. ” (اثباه الهداه، ج7، ص154)
وقتى که قائم (عج) قيام کرد خداوند همه اذيت کنندگان به مومنين را زنده مى کند تا به مجازات دنيوى برسند و به داد مومنان نيز برسد.
و به يکى از يارانش به نام مفضل (رحمه الله) فرمود: تو و چهل و چهار نفر مرد ديگر با قائم (عج) هستيد. (اثباه الهداه، ج7، ص164.)
حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) فرمودند: “ان لعلى (عليه السلام) فى الارض کره مع الحسين، ابنه صلوات الله عليهما. ”
“بدرستى که براى (اميرالمومنين) على عليه السلام و فرزندشان حسين صلوات الله عليهما بازگشتى به اين زمين خواهد بود. ” (بحارالانوار، ج53، ص16)
مامون خليفه عباسى از حضرت رضا عليهالسلام پرسيد:
“يا اباالحسن! ما تقول فى الرجعه؟” (يعني: در مورد رجعت چه مىفرماييد؟)
امام عليهالسلام فرمود: “انها الحق، قد کانت فى الامم السالفه و نطق بها القرآن و قد قال رسول الله صلى الله عليه و اله و سلم: يکون فى هذه الامه کل ما کان فى الامم السالفه، حذو النعل بالنعل…. ”
يعني: رجعت درست است و در ميان امتهاى پيشين بوده است و قرآن از آن سخن گفته است. و پيامبر صلى الله عليه و اله و سلم فرمود: “در اين امت، درست همه آنچه در امتهاى پيشين رخ داده است بى کم و کاست همانگونه رخ خواهد داد. ” (عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج2، ص/201 بحارالانوار، ج53، ص59.)
امام صادق عليهالسلام فرمود: “ايام الله ثلاثه: يوم يقوم القائم و يوم الکره (اى الرجعه) و يوم القيامه. ” يعني: روزهاى خدا سه روز است:
روز قيام قائم، روز رجعت و روز رستاخيز. (منتخب البصائر، ص/18 بحارالانوار، ج53، ص63.)
رجعت در ادعيه و زيارات
در دعاها و زيارات ماثوره نيز “رجعت” بيان شده است که از جمله آنها اين فراز از زيارت جامعه کبيره است:
“معترف بکم مومن بايابکم، مصدق برجعتکم منتظر لامرکم مرتقب لدولتکم. ”.
“به شما ايمان دارم، بازگشت شما را باور دارم، رجعت شما را تصديق مى کنم، امر شما را انتظار مى کشم، دولت شما را چشم به راهم. ” (بلد الامين، ص301)
در مصباح المجتهد شيخ طوسى در ضمن زيارتى که با سلسله سند روايت کرده است، اين جملات را بيان مى کند: “و يرجعنى من حضرتکم خير مرجع الى جنات ممرع و موسع و دعه و مهل الى حين الاجل و خير مصير و محل فى النعيم الازل و العيش المقتبل و دوام الاکل و شرب الرحيق و السلسل و عسل و نهل لا سام منه و لا ملل و رحمه الله و برکاته و تحياته حتى العود الى حضرتکم و الفوز فى کرتکم”. مضمون آن اين است که خداوند مرا در رجعت شما بهحضور شما برگرداند تا از فيض محضر شما بهره مند گردم.
و هم در اقبال، سيد بن طاوس و هم در مصباح، شيخ طوسى روايت نموده اند که توقيعى براى قاسم بن علاء همدانى وکيل حضرت امام حسن عسکرى (عليه السلام) باين مضمون صادر گشت:
حسين (عليه السلام) در روز پنجشنبه روز سوم شعبان متولد گرديد، آن روز را روزه بدار و اين دعا را بخوان سپس دعا را نقل کرده تا اينجا: “و سيد الاسره الممدود بالنصره يوم الکره المعوض من قتله ان الائمه من نسله و الشفاء فى تربته و الفوز معه فى اوبته و الاوصياء من عترته بعد قائمهم و غيبته حتى يدرکوا الاوتار و يثاروا الثار و يرضوا الجبار و يکونوا خير انصار”.
اين دعا مىگويد: او امام حسين (عليه السلام) سرور آل محمد(ص) است که در روز رجعت، نصرت خداوند به او مىرسد. آقايى که خداوند نه امام را از نسل او در عوض شهادتش به وى موهبت کرد و تربتش را موجب شفا دانسته و سعادت را در زمان رجعت، با وى و جانشينان او بعد از قائم آنها و غيبت او که همه از عترت وى مى باشند، قرار داده تااينکه از قاتلان آنها انتقام بگيرند و از دشمنانشان خونخواهى کنند و خداوند جبار را خشنود نمايند و بهترين ياور آنها باشند….
و هم در مصباح الزائر سيد بن طاوس زيارتى براى امام زمان (عج) در سرداب سامره که حضرت در آنجا غائب شده است روايت کرده که از جمله اين فقرات است: “و وفقنى يا رب للقيام بطاعته و المثوى فى خدمته و المکث فى دولته و اجتناب معصيته فان توفيتنى اللهم قبل ذلک فاجعلنى يا رب فيمن يکر فى رجعته و يملک فى دولته و يتمکن فى ايامه و يستظل تحت اعلامه و يحشر فى زمرته و تقر عينه برويته. يعني: پروردگارا: مرا براى فرمانبردارى امام زمان (عج) و خدمتگزارى حضرتش و زندگى در دولت آن سرور و دورى از نافرمانيش، موفق بدار. خداوندا اگر من پيش از آن زمان، مردم، مرا در آن جماعتى قرار بده که در رجعت وى بر مى گردند و در دولت و روزگار او بهملک و تمکن مىرسند: و در سايه پرچمهاى او به سر مى برند، و در زمره او برانگيخته مىگردند، و چشمش به جمال وى روشن مىشود.
رجعت، اختيارى يا اجبارى است؟
علامه مجلسى در جلد 53 بحارالانوار، به استناد روايتى رجعت را براى مومنان اختيارى مى داند:
مفضل بن عمر مى گويد: در خدمت امام صادق (عليه السلام) صحبت از حضرت مهدى (عج) شد و از افرادى که عاشقانه انتظار ظهورش را مى کشند و پيش از نيل به چنين سعادتى از دنيا مى روند، گفتگو شد، حضرت فرمودند: “هنگامى که حضرت مهدى (عج) قيام کند، مامورين الهى در قبر با اشخاص مومن تماس مى گيرند و به آنها مى گويند: اى بنده خدا! مولايت ظهور کرده است، اگر مى خواهى که به او بپيوندى آزاد هستي، و اگر بخواهى در نعمتهاى الهى متنعم بمانى باز هم آزاد هستي. ”
ولى در مقابل، رجعت براى کافران به حکم عقل اجبارى خواهد بود زيرا آنها براى تنبيه و محاکمه رجعت مى يابند و هرگز کافران به ميل و اراده خود، تن به رجعت نمى دهند. کافران به اختيار خود به جهنم هم نمى روند بلکه آنها را کشان کشان به جهنم مى برند.
اعتقاد به رجعت يکى از عقايد مسلم و ترديد ناپذير شيعه است، که همزمان با ظهور مهدى آل محمد (عج) برخى از امامان معصوم (عليهم السلام) همانند امير مومنان (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) و برخى از مومنان حقيقى و پيروان اهل بيت به اذن پروردگار زنده خواهند شد و بار ديگر به دنيا باز مىگردند. بازگشت اين عده نه تنها غير ممکن نيست بلکه از نظر قرآن کريم اين پديده امرى مسلم است که آيات متعددى از آن سخن گفته است
رجعت چيست؟
رجعت در لغت به معنى بازگشت مى باشد که در اصطلاح به معنى بازگشت گروهى از مومنان خالص و عده اى از منافقان فاجر پيش از قيامت به اين جهان است.
مفهوم رجعت در ميان شيعيان اين است که امامان معصوم که بازمانده خاندان وحى و نبوت (عليهمالسلام) مى باشند و انبوهى ديگر از کسانى که از اين دنيا رفته اند، بار ديگر پس از حضرت مهدى (عج) به خواست خدا و اراده حکيمانه او، بدين جهان بازمىگردند.
عيدواقعي
عید واقعی و زمان باز گشت به فطرت الهی و انسانی تنها در عصر ظهور اتفاق می افتد .
همه انسانها، بر سرشت پاك و فطرت الهي به دنيا مي آيند و هر چند داراي غرايز و نيروهاي بهيمي هستند، اما ملكات انساني و نيروهاي قدسي آنان قوي تر و ماندگار تر است. اگر انسان تحت تربيت صحيح قرار گيرد و دچار اغواگري و شيطنت ابليس نشود، توانايي رشد و بالندگي روحي و معنوي فوق العاده اي دارد. پس باقي ماندن بر فطرت پاك يا بازگشت به اين سرشت و سيرت الهي، بايسته ترين راه براي رسيدن انسان به كمال و تعالي واقعي، رشد روز افزون و شكوفايي واقعيت هاي انساني است. اين اصل مسلّم، ركن پايدار انديشة مهدويت و از مكانيسم هاي مهم تربيتي، براي خارج كردن انسان از حالت بهيمي و مادي محض، به اوج «طهارت» و «قدّوسيت» است:
«… حتي يكون الناس علي مثل امرهم الاوّل لا يوقظ نائماً و لا تهرق دماً» ؛ «مردم به فطرت خويش باز مي گردند، نه خوني به ناحق ريخته مي شود و نه خوابيده اي را بيدار مي كنند».
آنچه در «ارتقاي انسان مهم است»، خروج اواز زندگي سطحي، نازل و فرومايه و فعال سازي استعدادهاي دروني او است و این در زمان ظهور مصلح موعود و منجی بزرگ اتفاق می افتد و عید واقعی انسانیت و شکوفایی سرشت انسانی همراه با او خواهد بود .
درمان بد بویی دهان
1- برگ «ترب» به علّت داشتن «ویتامین C» به مقدار زیاد و سبزینه، لثه را محکم کرده و بوی بد دهان را از بین می برد.
2- یک عدد «پیاز عنصل» را ورقه ورقه کرده، با «سرکه» بجوشانید تا له شود و بعد در یک شیشه ی سربسته در محلی گر جلوی تابش آفتاب بگذارید و بعد از یک هفته صاف کنید. هر روز ناشتا یک قاشق مربا خوری از آن بنوشید. بوی بد دهان، مخصوصاً اگر منشاء آن معده باشد، برطرف خواهد شد.
3-چون «مشک زمینی» را با آب ساییده و روی آتش بگذارید تا نصف شده و بسته شود، سپس برداشته، هر روز ناشتا قدری میل نمایید، بد بویی دهان را که در اثر معده باشد برطرف می کند.
4-مضمضه کردن با «لیموترش» مفید است.
5-جویدن برگ «توت فرنگی» مفید است.
6- جویدن برگ «بادرنجبویه» جهت ازاله بدبویی دهان بسیار مؤثر است.
7-ضماد «میخک» به تنهایی یا با ادویه مناسب، مفید است.
8- مضمضه عصاره «قنطوریون باریک» با «گلاب» مفید است.
9-جویدن برگ «اوکالیپتوس» مفید است.
10- به مدّت یک ربع برگ «جعفری» را بجوید، سپس تفاله آن را خارج کرده و یک عدد «سیب» بخورید.
11- برگ «جعفری» تنفس را مطبوع می سازد.
12- جویدن برگ یا میوه «تمشک» برای بدبویی دهان مفید است.
13-«زردآلوی شیرین» موجب رفع بدبویی دهان می شود.
14-«شیر نارگیل» تازه برای خوشبویی دهان مفید است.
15- تخم «هل» (قاقله صغار) خوشبو کننده بوی دهان است.
16- غنچه های «میخک» برای بدبویی دهان مفید است.
17-اگر گرد «بادیان رومی» را با مسواک به دندانها، بمالید برای جلای دندان و رفع بدبویی دهان مفید است.
18-دارچین» برای بدبویی دهان مفید است.
19- «انجیر»، «هلو»، «چای»، «سیب»، «زرشک»، «به»، «انبه»، «سیر»، «موسیر» و «نعنای خشک» مفید می باشند.
منبع:کتاب فرهنگ درمان طبیعی بیماریها (به ضمیمه فرهنگ خواص خوراکیها)
معالجه دندان درد با پیاز
آیا درد دندان دارید؟ اگر این طور است و دسترسی به پزشک معالج ندارید، یک پیاز یک پیاز را پوست کنده و آن را به دو قسمت کنید و هر یک از این دو نصفه پیاز را فشار دهید و تقریباً نصف یک قاشق چای خوری کوچک آب آن را بگیرید و این آب پیاز را که با قاشق گرفته اند در گوش طرفی که درد دندان دارید بریزید و سر خود را بر عکس بگردانید و خم کنید، درد دندان بزودی تمام می شود.
منبع: نسخه های شفابخش از سبزی ها و میوه ها
نویسنده : مهدی نراقی
پاداش مومنان در دوران غیبت مهدی (ع)
دوران غیبت امام زمان (ع)، برای پیروان راستین آن حضرت (ع)، دورانی همراه با انواع و اقسام مشكلات و مصائب بوده و تنها آن دسته از شیعیان حقیقی اهل بیت علیهم السلام كه به راه ایشان ایمان حقیقی دارند میتوانند در این دوران پر غوغا، صبر و شكیبایی پیشه كرده و این سختیها را پشت سرگذارند. ولی باید دانست هر چقدر سختیها و مشقات این دوران شدید و سنگین باشد، پاداش و ثوابی هم كه در برابر آنها نصیب بندگان حقیقی و صابر خداوند میشود، بیبدیل و والاست. زیرا همان طور كه «افضل الاعمال انتظار الفرج» است، یقینا پاداش این افضل اعمال نیز برتر از پاداش تمام اعمال دیگر خواهد بود. این پاداش عظیم منتظران حقیقی، در حدیث قدسی زیر این چنین مورد اشاره قرار گرفته است:
«… مفضل بن صالح از جابر از امام باقر علیه السلام نقل كرده كه حضرت فرمود: زمانی میآید كه امام مردم غایب میشود. پس خوشا به حال كسانی كه در آن زمان در امر امامت ما استوار بمانند. چون كمترین ثواب آنها این است كه خداوند آنها را ندا میدهد و میفرماید: ای بندگان و ای كنیزان من، شما به سر من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق كردید. پس من بهترین ثواب را به شما مژده میدهم. شما بندگان و كنیزان من هستید و بر من حق است كه عبادتهای شما را قبول كنم و از تقصیرات شما بگذرم ؛و به خاطر شما به بندگان باران نازل میكنم و به خاطر شما بلاها را از بندگانم دفع میكنم. اگر شما نبودید هر آینه من عذاب خود را بر آنان نازل میكردم.»
چرا دين كامل و جامعى كه ما آن را اسلام مى ناميم از همان اول بر انسان عرضه نشد؟ آيا انسان هاى اوليه حق به كمال رسيدن و سعادتمند شدن را نداشتند؟
اولا، اديان توحيدى كه همان اديان آسمانى و حقيقى اند، سه اصل كلى مشترك دارند: اعتقاد به خداى يگانه، اعتقاد به زندگى ابدى براى هر فردى از انسان در عالم آخرت و دريافت پاداش و كيفر اعمالى كه در اين جهان انجام داده است و اعتقاد به بعثت پيامبران از طرف خداوند متعال براى هدايت بشر به سوى كمال نهايى و سعادت دنيا و آخرت; پس روح و حقيقت دين كه همان تسليم شدن در برابر خدا و اطاعت او، در آنچه از طريق پيامبرانش خواسته است براى همه ى اقوام و ملل يكسان است; چرا كه به تعبير قرآن كريم روح اديان آسمانى يك چيز است و قرآن هيچ گاه كلمه ى دين را به صورت جمع (اديان) به كار نبرده است و مقصود قرآن از اين كه نام اسلام را بر اين دين مى نهد آن نيست كه در همه ى دوره هاى تاريخ، دين خدا به اين نام معروف بوده است، بلكه مقصود آن است كه دين حقيقتى دارد كه بهترين تعبير از آن، لفظ اسلام است.[1]
ثانياً: همه ى انسان ها در همه ى شرايط داراى فطرت ثابت و حقيقت واحدى هستند و از آن جا كه دين براى تربيت انسان و تأمين سعادت واقعى بشر آمده است، تنوع و تعدد اديان ممكن نيست;[2] از اين رو همه ى شريعت ها در زمان خود بهترين و كامل ترين طريق براى تضمين تكامل و سعادت انسان ها بوده اند.
بنابراين، اديان الهى هيچ گونه تفاوتى در اصول با هم ندارند و اختلاف آنها اولا، تنها در برخى مسائل فرعى است كه بر اساس مقتضيات زمان و ويژگى هاى محيط و مخاطبان، متفاوت مى شده است; و ثانياً در سطح تعاليمى است كه به موازات تكامل بشر به تدريج و مرحله به مرحله ارتقا يافته است و اين البتّه تكامل دين است، نه اختلاف اديان.[3]
بدين ترتيب، علت عدم نزول شريعت جامع و كامل اسلام براى انسان هاى نخستين را مى توان در سه امر جستوجو كرد:
1. عدم آمادگى بشر اوليه براى دريافت طرحى جامع در دوره هاى پيش از اسلام: بشر به دليل عدم بلوغ فكرى، قادر به دريافت يك طرح جامع براى زندگى خود نبود، از اين رو، لازم بود با تجديد نبوت ها به تدريج و منزل به منزل راه نمايانى براى او فرستاده شوند، تا وى را در رسيدن به سعادت خويش و دريافت برنامه ى نهايى مهيا سازند.[4]
2. تغيير اوضاع: وضعيت زندگى انسان در دوره ها و سرزمين هاى گوناگون، در حال دگرگونى است. گوناگونى وضعيت ها به ويژه پيچيده تر شدن زندگى و ارتباطات اجتماعى مى تواند در كم و كيف احكام و قوانين اجتماعى دين مؤثر باشد; و روشن است كه اگر پيامبران قوانين پيچيده ى امروز را هزاران سال قبل براى مردم تبيين مى كردند، مرتكب كار بيهوده و لغوى شده بودند. علاوه بر آن، حفظ و تطبيق آنها بر موارد خاص در زمان هاى بعد، بسيار دشوار مى شد.[5]
اما در دوره ى ظهور اسلام، رشد و بلوغ فكرى بشر او را قادر ساخت كه اوّلاً، برنامه ى تكاملى جامع خود را يك جا دريافت كند; و ثانياً پس از پيامبر اسلام در پرتو راه نمايى ها و دستورهاى امامان معصوم(عليهم السلام) و پس از ايشان در زمان غيبت كبرى در پرتو اجتهاد علماى اسلام شناس و متخصص در دين مى توانند كليات وحى را با اوضاع متغير زمانى و مكانى منطبق سازند.[6]
3. از سوى ديگر، ويژگى هاى منحصر به فرد پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)مطرح است. شخصيت معنوى ايشان به چنان قوامى رسيده بود كه به آن حضرت امكان مى داد تا همه ى مراتب ممكن و لازم را براى دريافت وحى الهى طى كند، به گونه اى كه هيچ مرتبه و مرحله ى كشف ناشده اى باقى نماند كه پيامبر ديگرى پس از ايشان كشف كند; به تعبير عُرفا، «الخاتم من خَتَم المراتب; خاتم كسى است كه همه ى مراتب را طى كرده و مرتبه ى طى نشده اى باقى نگذارده باشد».[7]
[1]. مرتضى مطهرى، مجموعه ى آثار، (انتشارات صدرا، 1372ش)، ج 2، ص 182.
[2]. عبدالله جوادى آملى، فلسفه ى دين، (قم: مركز نشر اسراء، 1380ش) ص 73.
[3]. مرتضى مطهرى، همان، ص 181 ـ 182.
[4]. همان، ص 184.
[5]. محمد تقى مصباح يزدى، آموزش عقايد، (تهران: شركت چاپ و نشر بين الملل، چ پنجم، 1380ش)، ج 1 و 2، ص 279.
[6]. مرتضى مطهرى، همان، ص 185.
[7]. جمعى از نويسندگان، درآمدى بر مبانى انديشه اسلامى، (قم: مؤسسه ى آموزشى و پژوهشى امام خمينى(رحمه الله)، 1381ش)، ص 135.
کم خونی را با بارهنگ معالجه کنید
بیست تا بیست و پنج گرم برگهای بارهنگ را که خشک کرده اید، در نیم لیتر آب سرد بریزید و ظرف محتوای آن را روی آتش بردارید و پانزده دقیقه دم کنید، سپس آن را صاف کرده و شیرین سازید و در طی شبانه روز سه تا پنج فنجان از آن را بنوشید.
این دوای مقوی برای اشخاص کم خون و کسانی که از بستر بیماری برخاسته اند و دوره نقاهت را می گذرانند مؤثر و مفید است.
منبع: نسخه های شفابخش از سبزی ها و میوه ها
نویسنده : مهدی نراقی