مقدمه
ازآن جائى كه جامعه خصوصا جامعه مسلمين به گناهان بزرگ و كوچك بالاخص به گناهان مهلك زبان آلوده بوده وكمتر كسى در فكر چاره آن برآمده به نظر مى آيد براى مداواى اخلاقهاى بد و براى رفع مرضهاىروحى بايد به طبيبان مخصوص آن مراجعه كرده كه در درجه اول پيمبران و امامان مى باشند و در درجه دوم علماء اسلام ، خود ساختگان ، و عاملين به قرآن و شيفتگان اهلبيت عصمت و طهارت و پيروانآل محمد (عليهم السلام ) خواهند بود، زمانى كه دست رسى به آنان نبوده از نسخه هاى آنان و از كتابها و آثارى كه از آن بزرگان در دست ما قرار گرفته بايد حداكثراستفاده را برد و نمى توان در مقابل مرضهاى مزبور بى تفاوت بود، زيرا، مرض هرچه كهنه تر شود مداوايش مشكل تر خواهد شد و بعيد هم نيست كه در صورت ترك مداوا خود مرض هم زيادتر گشته و به جائى رسد كه به تكذيب آيات الهى رسيده در نتيجه انسان را كافر سازد، چنان كه از متن آيات قرآن و روايات اين موضوع استفاده خواهد شد.
اينك براى آن كه مقدارى نسبت به اخلاق زشت و رفتار ناپسند وگفتار قبيح خود آشنائى پيدا كنيم و بيشتر در زيانها و خسارات آنها واقف گرديم ؛ اين مطالب که از کتب معتبر تهیه شده به طور مستمر به تمامی عزیزان تقديم مى شود اميد آن كه موثر واقع گردد و نتيجه خوبى از مطالعه آن به دست آيد. این مطالب كه از نظر مبارك خوانندگان محترم مى گذرد مناظره اى است ميان زبان و اندامها كه در آن زيانها و ضررهائى كه بشر از ناحيه آن مىبيند باز گو شده ، ناگفته نماند كه اين گونه مناظره فرضى و يا صحنه سازى نبوده بلكه چنين مناظرهاى واقعيت داشته و از متن آيات و روايات به دست آمده است
هر موجودى سخن مى گويد
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...