در كلمات برخی از عارفان بزرگ از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به موجود ملكوتی و مظهر نفس كل كه به صورت بشری تجلی نموده،
ه از آن میان در كتاب مناقب منسوب به محییالدین عربی چنین آمده: «و السلام علی الجوهرة القدسیّة فی تعیّن الانسّة صورة النّفس الكلیّة، جواد العالم العقلیّة»[1] در این كلام تصریح شده كه فاطمه زهرا(س) گوهر قدسی و ملكوتی و مظهر نفس كل است كه به صورت بشری در جهان جلوه نموده است. و بر این اساس عارف و حكیم بزرگ معاصر امام خمینی درباره آن حضرت گفته است:« فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، یك زن معمولی نبوده است، او موجود ملكوتی است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است، بلكه موجود الهی، جبروتی در یك زن ظاهر شده است، معنویات، جلوههای ملكوتی، جلوههای الهی، جلوههای ملكی و ناسوتی همه در این موجود مجتمع است. »[2] استاد بزرگوار علامه حسن زاده آملی دامظله دراین رابطه تحلیل عرفانی بسیار عمیقی دارد و معتقد است انسان كامل اگر مرد باشد مظهر و صورت عقل كل، و اگر زن باشد مظهر و صورت نفس كل است؛ از این رو سید اوصیا و سر انبیاء حضرت علی عالی اعلی صورت و مظهر عقل كلی به تمامترین وجه ممكن است، و حقیقت كتاب مبین و لوح محفوظ سید زنان عالم سید زنان عالم حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است كه بروجه اتم صورت ومظهر نفس كل است، و از این روست كه بر اساس آموزههای دینی رسول خدا از دخترش فاطمه زهرا به «امابیها» (مادر پدر)، یاد مینمود، و از آنجا كه عقل كل در واقع به مثابة پدر، و نفس كل مادر تلقی میشود و موجودات از آن دو ظهور یافتهاند، و مادر انوار فضائل فاطمه عقیلة رسالت و مظهر نفس كل است از این رو بر اساس رویكرد عرفانی از آن حضرت به مادر پدری یاد شده كه مقام خاتمیت از آن اوست.[3]
در تبیین و درك ژرفای این رویكرد متعالی كه حضرت زهرا سلاماللهعلیها مظهر نفس كل است اشاره به دو نكته ضروری مینماید:
الف) در ابتدا باید چیستی نفس كل و این كه حضرت فاطمه(س) چگونه مظهر آن محسوب میشود روشن گردد: آنچه در آموزههای دینی به قلم اعلی، امالكتاب، روح اعظم و مانند آن یاد شده در اصطلاح عرفانی عقل كل نامیده میشود، وآنچه لوح قدر، كتاب مبین لوح محفوظ وامثال آن خوانده شده، در اصطلاح عرفان نفس كلیه گفته میشود.[4] چنانكه در جای خود به تفصیل بیان شده[5] حقایق نظام هستی و اسماء و صفات الهی در هر دو ساحه تشریعی و تكوینی از طریق روح اعظم و قلم اعلی و عقل كل به لوح محفوظ و نفس كلیه افاضه و از این رهگذر به مراتب بعدی تنزل و افاضه و خبر داده میشود. به دلیل اینكه حقیقت وجود ختمی مرتبت(ص) و سید اوصیا امیرمؤمنان(ع)، مظهر عقل كل است، و حقیقت وجود حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها مظهر نفس كلیه است، از این رو بر اساس مبانی عرفانی یاد شده، حقایق الهی از مظهر عقل كل به نفس كلیه حضرت فاطمه زهرا(س) افاضه شده و از طریق او به اوصیاء بعد و ائمه معصوم كه هر كدام به نوبة خود در هر دو ساحه تكوین و تشریع واسطه فیضاند به عالم و آدم افاضه میگردد. و به همین دلیل محیی الدین عربی در ادامه سخن پیش تصریح نموده: جلوه عالم عقول، پرتو حقیقت وجود نبوی، مطلع انوار علوی، سرچشمه اسرار و حقایق وجود فاطمی، آن كه نجات دهنده محبان از آتش، ثمر و میوة درخت معرفت و یقین سید زنان عالمیان است، آن كه مراتب فضائل وجودش معلوم، ولی مرقد بدن شریفش مجهول، نور دیده پیامبر است[6]
ب: در برخی روایات از امام صادق(ص) نقل شده:«ان فاطمة علیها السلام تكنی ام ابیها»[7] چنان كه قبلا اشاره شد استاد حسن زاده آملی معتقد است گرچه در محاورات عرفی ممكن است پدری از باب اظهار عاطفه پدری، دخترش را مادر بخواند، ولی تعبیر یاد شده كه پیامبر از فاطمه زهرا(س) به «امّابیها» یاد نموده بار معنایی عمیقتر از آن دارد كه در عرف عمومی متداول است، ومراد از این تعبیر آن است حضرت فاطمه(س) چون مظهر نفس كلیه است از این رو پیامبر از او به ام ابیها یاد نموده، بخصوص آن كه بر اساس مبانی عرفانی همه موجودات به اذن الله از عقل كل به وجود میآیند.[8]
بنابراین گرچه وجود قدسی فاطمه زهرا سلاماللهعلیها میوه درخت وجود مقدس ختمی مرتبت است و شجر اصل ثمر فرع اوست. چه این كه پیامبر مظهر عقل كل و فاطمه مظهر نفس كل است و در نظام برین تكویناً عقل كل و مظهر آن از نفس كل و مظهر برتر و بالاتر است، ولی طبق مبنای عرفانی یاد شده، هر چه در نشئه ناسوت و عالم دنیا و جهان طبیعت بوجود میآید از طریق نفس كل و بواسطه او افاضه میگردد، لذا رسول خدا ظاهر وجودش را وامدار باطن وجود فاطمه كه مظهر نفس كل است تلقی نموده و از او به«ام ابیها» یاد كرده است. چه این كه مولوی در تبیین ولادت ظاهری پیامبر از آدم (ابوالبشر) و تمثیل ولادت باطنی آدم از مظهر عقل كل كه مقام ختمی مرتبت است سخنی ژرف و معنای داری گفته كه درك این مسئله را آسانتر خواهد نمود، او میگوید:
ظاهراً آن شاخ اصل میوه است
گر نبودی میل و اومید ثمر
پس به معنی آن شجر از میوه زاد
بهر این فرموده است آن ذفنون
گر به صورت من زآدم زادهام
پس زمن زاییده در معنی پدر
باطنا بهر ثمر شد شاخ هست
كی نشاندی باغبان بیخ شجر
گر به صورت از شجر بودش ولاد
رمز نحن الاخرون السابقون
من به معنی جدّ جدّ افتادهام
پس ز میوه زاد در معنی شجر[9]
طبق این رویكرد عرفانی همان طور كه حسب ظاهر پیامبر از نسل آدم (ابوالبشر) و میوه درخت وجود اوست، ولی حسب واقع و باطن چون پیامبر مظهر عقل كل است و عالم و آدم به اذن الهی بواسطه آن پدید آمده است. حضرت فاطمه زهرا(س) نیز حسب نشئه دنیا دختر پیامبر و میوه درخت وجود اوست، ولی حسب باطن مرتبه وجود عنصری پیامبر در عالم دنیا بواسطه نفس كل و مرتبه وجود ملكوتی فاطمه كه مظهر نفس كل است افاضه شده از این رو پیامبر از او به «امابیها» یاد نموده است. چون نفس كل واسط افاضه مرتبه وجود عنصری[10] پیامبر و سایر موجودات در نشئه طبیعت است. پس با این تحلیل آنچه در كلام استاد بزرگوار در باب مفهوم عرفانی «امابیها» اشاره گردیده تا اندازه قابل درك خواهد شد، چه این كه مظهر نفس كل بودن فاطمه زهرا سلاماللهعلیها نیز از این طریق روشن خواهد گردید.
پی نوشت ها:
[1]. درود بر گوهر قدسی و ملكوتی كه مظهر نفس كل و فیض عالم عقلی است كه به شمایل بشری در عالم دنیا تجلی نموده است. شرح مناقب، ص85.
[2]. صحیفه امام، ج7، ص337.
[3]. ر،ك: مهدالهمم، ص647 ص648. (فص حكمت عصمتیه فی كلمة فاطمیه)
[4]. ر،ك: محییالدینعربی، تفسیر القرآن كریم، ج1، ص663، شرح قیصری بر فصوص الحكم، ص11 ص18 (مقدمه) مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ص194.
[5]. ر،ك: پیامبر اعظم در نگاه عرفان امام خمینی ،ص233.(به همین قلم)
[6]. مناقب، ص85.
[7]. فاطمه سلاماللهعلیها با كنیه ام ابیها یاد میشده است، بحارالانوار، ج43، ص19، باب2، حدیث19.
[8]. ر،ك: شرح فص حكمة عصمتیه فی كلمة فاطمیه،ص124.
[9]. مثنوی معنوی، دفتر چهارم، ص575.
[10]. توجه و دقت شود كه وجود عنصری پیامبر در عالم طبیعت مراد است و نه ولادت ظاهری او كه از صلب عبدالله و مشیمه جناب آمنه به دنیا آمده است.
فرم در حال بارگذاری ...