یكی از فضایل وجودی فاطمه زهرا سلاماللهعلیها این است كه نه تنها دارای عصمت بلكه صاحب مقام عصمت مطلقه است، در ابتداء باید دید كه عصمت مطلقه چیست؟ عصمت در نگاه عرفانی عبارت از قوهای نوری ملكوتی است كه صاحب عصمت را از هر نوع آلودگی، گناه و لغزش علمی و سهو و نسیان و مانند آن مصون و محفوظ می دارد، كسی كه از موهبت الهی عصمت بهرهمند باشد، از آغاز تا انجام از هرگونه لغزش علمی و عملی در همه ساحات زندگی و دریافت معارف وحیانی و الهی محفوظ است.[1]
>اما عصمت مطلقه كه از آن به عصمت كبری نیز یاد میشود، آخرین مرتبه و كاملترین مقام طهارت و نورانیت است كه تنها نصیب انسان كامل (پیامبر و اهلبیت) میشود، بدین بیان كه نفس ناطقه و روح آدمی به لحاظ سیر تكاملی و در پی حركت جوهری میتواند از مرتبه آغازین تجرد به عالیترین درجه تجرد تام و كامل دست یابد، درجه تجرد هر روحی به اندازه سیر و حركت جوهری او در تحصیل مراتب كمال و تجرد بستگی دارد، هر مقدار روح كاملتر شود درجة متعالیتری پیدا میكند و بالتبع فضایل و كمالات وجودی و ملكات نورانی كامل نصیب او میگردد، كه یكی از آن كمالات، ملكه عصمت است، هرگاه ملكه نورانی عصمت به حد نصاب لازم برسد و روح انسان به لحاظ عقل نظری و عقل عملی كامل شود از هرگونه لغزش علمی و گرایش ناپسند عملی مصون و محفوظ میگردد.[2] براساس آموزههای وحیانی[3] معلوم میشود كه رسالت، نبوت، ولایت مراتب و درجات متفاوت دارد، و از این رو عصمت نیز فصل مقوم آن مقامات متعالی است مقول به تشكیك و دارای مراتب خواهد بود، بنابراین گرچه همه انبیاء الهی دارای عصمتاند ولی از نظر عصمت در یك مرتبه نیستند، و مقام ختمی مرتب در همه كمالات از جمله عصمت از سایر انبیاء برتر و بالاتر است و به گفتة برخی از عارفان بزرگ معاصر پیامبر خاتم دارای مقام عصمت مطلقه است از این رو ضمن تحلیل عرفانی مسئله عصمت درباره عصمت پیامبر ختمی میگوید: انسان از آغار زندگی دارای نورانیت و سلامت و سعادت فطری الهی است، و اگر در تمام فرایند زندگی از گزند وسوسههای شیطان مصون بماند و ابلیس در او تصرفی نتواند تمام وجود او نور و طهارت است و قلب او پر از انوار الهی و از نظر باطن و ظاهر نورانی و طاهر است، چنین انسانی طاهر مطلق و نور خالص است كه دارای عصمت كبری است و این مقام بالاصاله از آن مقام ختمی مرتبت است كه اهلبیت به تبع ذات مقدس او دارای این مقام اند، زیرا طینت اهلبیت برگرفته از طینت خاتم انبیاء و پرتو از نور وجود او هستند از این رو به تبع او دارای عصمت مطلقهاند از این جهت نه تنها از گناه و لغزش علمی و عملی مصوناند بلكه آنچه اصطلاحاً «ترك اولی» نامیده میشود[4] نیز معصوم هستند در حالی كه غیر از ختمی مرتبت و اهلبیت او سایر انبیاء گرچه از گناه معصوماند، ولی از «ترك اولی» عصمت ندارند و ممكن است ترك اولی از آنها سرزند.[5] با توجه به معنای عصمت مطلقه (عصمت كبری) و این كه اهلبیت پیامبر به تبع آن حضرت دارای مقام عصمت مطلقهاند، حال درباره عصمت كبرای فاطمی باید گفت: در این باب جای سخن بسیار است ولی به تناسب رویكرد این پژوهه به نكتههایی كه در آموزههای وحیانی و عرفانی درباره عصمت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها آمده اشاره میگردد: بلندترین نمودار عصمت اهلبیت از جمله فاطمه زهرا(س) در این آیه مباركه بیان شده كه فرمود: «انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهلبیت و یطهركم تطهیراَ»[6] در تفسیر و تحلیل این آیه مفسران بزرگ سخن بسیار گفتهاند.[7] ولی دو نكته در این باب قابل توجه است:
نكته اول این كه مراد از «اراده الهی» در این آیه، اراده تشریعی نیست بلكه مراد اراده تكوینی است، زیرا اراده تشریعی مبنی بر طهارت و دوری از هر گونه آلودگی گناه متوجه همه مردم است و اختصاص به اهلبیت ندارد، و در این آیه خداوند اراده خاص نسبت به اهلبیت دارد كه خواست آنان را به موهبت عصمت اختصاص دهد و از هر گونه ناپاكی منزه بدارد.[8]
نكته دوم اینكه بر اساس روایات متعدد كه در منابع تفسیری و حدیثی شیعه و سنی آمده[9] این آیه در شأن پیامبر و اهلبیت(ع) نازل شده و اختصاص به پیامبر (ص) و علی(ع) و فاطمه زهرا(س)، حسن و حسین(ع) دارد.[10]
زمخشری در كشاف از عایشه نقل نموده در روز مباهله پیامبر در حالی برای مباهله بیرون شد كه پارچهای از پشم سیاه بافته شده بود بر دوش انداخته بود، وقتی حسن آمد پیامبر او را زیر آن پارچه قرار داده، بعد حسین آمد زیر آن قرار گرفت بعد فاطمه آمد بعد علی، آنگاه پیامبر فرمود:
«انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهلالبیت»[11]
عارف نامدار محییالدین عربی در رساله «شجرة الكون» تصریح نموده كه آیه تطهیر در شأن پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین نازل گردیده[12] و در نگاه عرفانی این آیه خبر از اراده ازلی حقتعالی بر طهارت و پاكی آن پنج نور قدسی دارد لذا یكی از عارفان در ضمن سرودهای درباره همین آیه گفته است:
اهلبیت خاص او بیواهمه
آن كسان باشند در روز ازل
آن سرای اندر پناه عصمت است
حیدر است و آن دو سبط فاطمه
پاك از رجس و هوا دور از خلل
دور از ریب و خطا و عثرت است[13]
یكی از نشانههای عصمت مطلقه فاطمهزهرا(س) این است كه خشنودی و خشم او موجب رضا و غضب پیامبر است و چون ختمی مرتبت دارای مقام عصمت مطلقه است پس دخترش فاطمه زهرا(س) نیز این موهبت عظمای الهی برخودار است از همین رو رسولخدا(ص) فرمود:«رضا فاطمة مِنْ رِضای و سَخَط فاطمة مِنْ سخطی»[14] و بالاتر از این در روایات متعدد با تعبیرات مختلف آمده كه رسول خدا(ص) فرمود:
«ان الله عزوجل یغضب فاطمة و یرضی لرضاها»[15]
از این گونه آموزههای متعالی به روشنی بدست میآید كه فاطمهزهرا عصمت كبرای الهی است و از همین رو رضا و غضب او رضا و غضب خداوند در مقام فعل است و به عبارت دیگر رضا و غضب او مظهر و جلوهای از رضا و غضب الهی است، و به همین دلیل معلوم میشود او معیار حق است چون در هر دو ساحه عقل عملی و عقل نظری از هرگونه لغزش و خطا مصون و دارای عصمت مطلقه است. چون كسی كه از عصمت مطلقه برخوردار نباشد رضا و غضب او نمیتواند عین رضا و غضب خدا و پیامبرش باشد، در حالی براساس آموزههای متعالی یاد شده حضرت فاطمهزهرا(س) مظهر رضا و غضب خدا و پیامبرش است.[16] و به همین جهت حكیم نكتهآموز غروی اصفهانی ضمن سرودهای بلند درباره عصمت صدیقة طاهره میگوید:
بضعه سید بشر، ام ائمه غرر
كیست جز او كه همسری باشه لافتی كند
عصمت او حجاب او، عفت او نقاب او
سرّ قدم حدیث از آن ستر و از آن حیا كند
نفخة قدس بوی او، جذب انس خوی او
منطبق او خبر ز «ماینطق عن الهوی»كند[17]
گفتنی است كه در نسل بشر و اولاد آدم از آغاز تا انجام هستی تنها زن و شوهری كه هر دو دارای مقام عصمت مطلقهاند فاطمه و علی(ع) است و شاید از همین روست كه در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود:
«لولا ان الله تعالی خلق امیرالمؤمنین ع لفاطمة، ماكان لها كفو علی ظهر الارض مِنْ آدم و مَنْ دونه»[18] و به همین دلیل عارف نكتهآموز معاصر استاد بزرگوار حسن زاده آملی میگوید:«لاتجد رجلا صاحب عصمة كانت امرأته ایظا صاحبة عصمة الا الوصی الامام امیرالمؤمنین علیهالسلام و كفو فاطمه بنت رسولالله ص و لو لم یكن الوصی علی علیهالسلام لم یكن احد كفواً لفاطمة علیهاالسلام»[19]
پی نوشت ها:
[1]. ر،ك: حسن زاده آملی، فص حكمت عصمتیه، نقل از: ممدالهمم در شرح فصوص الحكم، ص649.
[2]. ر،ك: پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، ص48. (به همین قلم)
[3]. بقره، آیه253؛ اسراء، آیه55.
[4]. درباره مفهوم «ترك اولی» دو رویكرد وجود دارد: برخی برآناند كه چون احكام الهی از پنج تا یعنی واجب، حرام، مستحب، مكروه و مباح، بیرون نیست، پس مراد از «ترك اولی» یا انجام كاری است كه سزاوارنبوده انجام شود (مكروه) و یا ترك كاری است كه سزاوار بوده انجام شود (مستحب) (خواجه نصیرالدین طوسی، اوصاف الاشراف، ص26) برخی دیگر معتقداند، مراد از «ترك اولی» مخالفت با امرار شادی است و نه امر مولوی یعنی ترك مستحب و انجام مكروه. (علامه طباطبائی، المیزان، ج18، ص278)
[5]. ر،ك: خواجه نصیرالدین طوسی، اوصاف الاشراق، ص26 ؛ امام خمینی، آداب الصلوة، ص71.
[6]. خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاك و پاكیزه گرداند، احزاب آیه 33.
[7]. ر،ك: روضالجنان و روحالجنان، ج15، ص418، المیزان، ج16، ص329.
[8]. ر،ك: المیزان، ج16، ص331.
[9]. ر،ك: روضالجنان و روحالجنان، ج15، ص417، كشفالاسرار، ج8، ص45.
[10]. عواعق المحرقه، ص220.
[11]. كشاف، ج1، ص369.
[12]. شجرة الكون (درخت هستی)، ص65.
[13]. تفسیر صفی، ص936.
[14]. خشنودی فاطمه خشنودی من است، ناخشنودی او ناخشنودی من است. فضایل الخمسة من الصحاح السته، ج3، ص155.
[15]. بیتردید خداوند با خشنودی فاطمه خشنود میشود و با غضب او ناخشنود. همان، ص156.
[16]. ر،ك: جوادی آملی، پیرامون وحی و رهبری، ص235.
[17]. دیوان اشعار، غروی اصفهانی، ص39.
[18]. اگر خداوند متعال امیرمؤمنان را خلق نمیكرد برای فاطمه در روی زمین از اولاد آدم كسی كفو او نبود. اصولكافی، ج1، باب مولد فاطمه، حدیث10، ص461.
[19]. هیچ مردی واجد عصمت را نمییابید كه زنش نیز دارای مقام عصمت باشد مگر حضرت وصی امام علی امیرالمؤمنین ع كه همسرش فاطمه(س) رسولالله نیز مثل خودش دارای مقام عصمت بود، و از این رو اگر جناب وصی علی ع نبودی هیچ كسی كفو فاطمه نبود. فص حكمة عصمتیه فی كلمة فاطمیة، نقل از ممدالهمم در شرح فصوص الحكم، ص650.
فرم در حال بارگذاری ...