فاطمه انسان كامل
چنان كه قبلاً اشاره شد بحث انسان كامل گسترة وسیع دارد و نگارنده در جای خود ساحات وجودی انسان كامل را در آموزههای وحیانی و عرفانی باز كاوی و به تفصیل باز گو نموده است[1] ولی به تناسب موضوع این پژوهه به جلوههای از ساحات وجودی انسان كامل اشاره میشود تا از رهگذر آن ساحات وجودی فاطمه زهرا سلاماللهعلیها از این منظر نیز بازشناسی شود:
1. در نگاه عرفانی حقیقت وجود انسان كامل نخستین تجلی وجود و به اصطلاح صادر اول محسوب میشود، وقبلاً به تفصیل بیان شد كه فاطمه زهرا سلاماللهعلیها فیض نخست الهی در هستی است، از این رو مصداق بارز انسان كامل است.
2. در نگاه عرفانی انسان كامل مظهر اسماء و صفات خداوند است. چنان كه قبلاً بیان شد، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها مظهر اسماء حسنای الهی است، لذا او مصداق انسان كامل و تجلیگاه اسماء الهی است.
3. در نگاه عرفانی نظام آفرینش همانند حلقه انگشتر، و انسان كامل نگین این انگشتر است. جهان بدون انسان كامل مثل كالبدی بیروح و فضای بینور است. انسان كامل درعالم مثل مردمك چشم است لذا از او به«انسان العین» یاد شده و خداوند بواسطه وجود او به عالم نظر میكند، همان طور كه گنجینه شاهانه با نقش نگین انگشتر شاهان مُهر و موم و از گزند دست برد حفظ میگردد، جهان خلقت به بركت وجود انسان كامل استوار و برقرار است.[2] مصداق بالاصاله همه این حقایق وجود مقدس ختمی مرتبت است ولی اهلبیت آن حضرت از جمله فاطمهزهرا سلاماللهعلیها به تبع آن وجود متعالی مصداق انسان كامل است از این رو همانند نگین در حلقه انگشتر هستی میدرخشد، و با این رویكرد است كه ژرفای كلام نورانی امام صادق(ع) بخوبی روشن میگردد كه وقتی پرسیده شد چرا فاطمه «زهرا» نامیده شده؟ حضرت فرمود:
«لانها كانت اذ اقامت فی محرابها زهر نورها لاهل السماء كما یزهر نور الكواكب لاهل الارض»[3]
براساس این آموزه متعالی معلوم میشود كه فاطمهزهرا همانند نگین انگشتر در حلقه نظام هستی میدرخشد. چه این كه در روایت دیگر ابن مسعود از رسول خدا(ص) نقل كرده: جهان خلقت تاریك و بینور بود، فرشتگان از خالق هستی تقاضا نمودند آن تاریكی را برطرف سازد، خداوند نوری آفرید كه همه عالم در پرتو آن روشن گردید و آن نور وجود فاطمه بود از این رو فاطمه «زهرا» نامیده شده كه عالم با نور وجود او روشن گردید.[4]
4. در نگاه عرفانی انسان كامل غایت آفرینش و ثمره درخت خلقت است و عالم و آدم برای بوجود آمدن حضرت ختمی مرتبت كه مصداق حقیقی انسان كامل است آفریده شده است از این رو چنان كه قبلا بیان شد عارف نكتهآموز مولوی میگوید:
ظاهرا آن شاخ اصل میوه است
گر نبودی میل و امید ثمر
باطنا بهر ثمر شد شاخ هست
كی نشاندی باغبان بیخ شجر[5]
براساس روایات اهلبیت(ع) از جمله فاطمهزهرا سلاماللهعلیها به تبع وجود مقدس پیامبر غایت و هدف خلقت و ثمره و میوه درخت آفرینش است. مثلا رسولخدا(ص) فرمود:«انا شجرة، و فاطمة فرعها، و علی لقاحها و الحسن و الحسین ثمرها»[6] بنابراین فاطمهزهرا به تبع وجود پیامبر غایت آفرینش و میوه درخت خلقت است.
5. یكی از مسایل بنیادین در باب انسان كامل خلافت الهی است كه خداوند در آخرین وحینامه آسمانی فرمود:
«اذ قال ربّك للملائكة ان جاعل فی الارض خلیفه»[7]
در این باره جای سخن بسیار است كه در جای خود به تفصیل بحث شده.[8] ولی در این پژوهه تنها به دو نكته اشاره میشود اول این كه خلیفه الهی به معنای مظهر اسماء و صفات اوست وگرنه خداوند از داشتن خلیفه به مفهوم جانشینی منزه است.[9]
نكته دوم این كه براساس:
«و علّم آدم الاسماء كلها»[10]
معلوم میشود سرّ خلافت الهی معرفت به همه حقایق اسماء الهی است، و محور تعلیم اسماء كه خداوند به انسان كمال آموخت جان اوست و نه بدن و یا مجموع جان و بدن، زیرا عالم به حقایق اسماء روح آدمی است و روح هم از مرد و زن بودن منزه است از این رو عارف نكتهآموز مولانا جلالالدین بلخی میگوید:
لیك از تأنیث جان را باك نیست
از مؤنث و ز مذكر برتر است
از مؤنث و ز مذكر برتر است
روح را با مرد و زن اشراك نیست
روح را با مرد و زن اشراك نیست
ایننیآنجاناستكز خشك و تر است[11]
بنابراین همانطور كه پیامبر و جانشینان معصوم او به عنوان مصداق انسان كامل خلیفه خداوند و مظاهر كامل اسماء و صفات الهی و آموزگار فرشتگاناند، حضرت فاطمهزهرا(س) نیز خلیفه الهی و مظهر تام اسماء و صفات و معلم فرشتگان است. چه این كه براساس آموزههای دینی سجده فرشتگان بر آدم نیز به دلیل آن بوده كه نور پیامبر و اهلبیت از طریق صلب او به عالم دنیا منتقل شده است لذا در روایتی از امام هشتم علیهالسلام نقل شده كه فرمود:
«انّ الله تبارك و تعالی خلق آدم فاود عنا صلبه و امر الملائكة بالسجود له، تعظیماً لنا و اكراماً و كان سجودهم لله تعالی عبودیة، و لآدم اكراماً و طاعة لكوننا فی صلبه»[12]
از این آموزه متعالی معلوم میشود آدم ابوالبشر به این دلیل مورد تكریم و تعظیم فرشتگان قرار گرفت كه نور وجود پیامبر و اهلبیت در وجود او تجلی كرده و از رهگذر صلب او به دنیا آمدهاند، كه در این میان بعد از وجود مقدس ختمی مرتبت و امیرمؤمنان(ع) وجود قدسی فاطمهزهرا(س) برترین نقش را در این مسئله دارد، زیرا نور وجود پیامبر در وجود او تجلی كرده و در پرتو این نور، انوار وجود امامان علیهمالسلام در عالم متجلی شدند. از این رو در سروده زیبای «عنقای طالقانی» آمده:
بحمدالله چراغ دل مرا روشن شد از نوری
كه رشحات رخشایش سرشتند آدم و حوا
مهین نور ربوبیت همایون دختر احمد
كه نور پاك او آمد به عالم مولد و منشا
اگر نه نور او بودی به مشكات دل آدم
مكن باور كه بر سر داشتی او تاج كرّمنا
شرف ز احمد بود لیكن اگر نه فاطمه دختش
بسی لؤلؤ كجا بیرون شدی زان بحر گوهر زا
تمام آفرینش زان طفیل حضرتش باشد
كه آمد ذات او علت كه آمد نور او مبدأ
همه كاشانهها از نور رویش میشدی روشن
بههر روزیسهكرّت چون به معبد خاستی برپا[13]
بنابراین فاطمهزهرا(س) بعد از وجود ختمی مرتبت و امیرمؤمنان بارزترین مصداق انسان كامل و مظهر همه اسماء و صفات خداوند در نظام آفرینش و نگین انگشتر هستی و كلمه تامه الهی در عالم است، و هرچه درباره انسان كامل مطرح است نصاب تام و كاملش از آن فاطمهزهرا سلاماللهعلیها است.
پی نوشت:
[1]. انسان كامل در نگاه امام خمینی.
[2]. ر،ك: انسان كامل در نگاه امام خمینی، ص27(به همین قلم) .
[3]. به این دلیل فاطمه را زهرا نامیده كه هرگاه در محراب عبادت میایستاد نور او در آسمان برای فرشتگان میدرخشید همانطور كه نور ستارگان برای اهل زمین میدرخشد. بحارالانوار، ج43، ص12.
[4]. بحارالانوار، ج40، ص44.
[5]. مثنوی معنوی، دفتر4، ص578، بیت520 تفصیل این اشعار قبلا بیان شد.
[6]. من درختی هستم كه فاطمه شاخه، علی بارور ساز، حسن و حسین میوه و ثمر آن است. امالی مفید، مجلس28، ص274، حدیث5.
[7]. زمانی كه پروردگار تو گفت من در زمین جانشینی قرار خواهم داد. بقره، آیه30.
[8]. پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، ص .(به همین قلم)
[9]. تفصیل این بحث را در كتاب انسان كامل از نگاه امام خمینی جویا شوید.
[10]. همه اسماء و حقایق را به آدم آموخت. بقره، آیه31.
[11]. مثنوی معنوی، دفتر اول، ص90.
[12]. خداوند متعال آدم را آفرید ما (پیامبر و اهلبیت) را در صلب او به ودیعه قرارداد و برای تعظیم و بزرگداشت ما دستور داد فرشتگان بر آدم سجده كنند، پس سجده آنان در واقع عبادت خدا و تكریم و اطاعت آدم بود به دلیل این كه ما در صلب او بودیم. نورالثقلین، ج1، ص58، حدیث101.
[13]. جلالدین عنقاء طالقانی، نقل از: شرح فص حكمة عصمتیه فی كلمة فاطمیه، ص172.
فرم در حال بارگذاری ...