ايمني و امداد رساني
قرآن: و من احياها فكانّما احيا الناس جميعاً:[1]هركس يك تن را زنده كند مانند آن است كه همه مردم را زنده كرده است.
>
تفسير: قلت لابي جعفر(ع): قول الله في كتابه «ومن احياها فكانّما احيا الناس جميعاً» ـ ؟ قال: من حرق او غرق..:[2] به امام باقر(ع) گفتم: مراد از سخن خدا در قرآن كه مي فرمايد «هر كس كه يك تن را زنده كند مانند آن است كه همه مردم را زنده كرده است» چيست؟
فرمود: نجات دادن از حوادثي مانند آتش سوزي، غرق شدن..
اگر از من بپرسند بهترين و افضلترين حرفه و شغل كدام است بيدرنگ ميگويم «عضويت در گروه امداد». اگر شما نيز همراه من حديثهائي را كه در اينجا مي آورم مشاهده كنيد با من همعقيده خواهيد شد. تأييد و تشويقي كه در اسلام براي امدادگري آمده در مورد هيچ شغل و حرفهاي نيامده است مگر تعليم دانش. اما تعليم در اسلام به عنوان يك حرفه و شغل شناخته نميشود.
قال اميرالمومنين(ع): من ردّ عن المسلمين عادية ماءِاو عادية نار، او عادية عدوّ مكابر للمسلمين، غفرالله له ذنبه:[3]
علي(ع) فرمود هر كس طغيان آب (سيل)، يا فراگيري آتش، سلطه دشمن زورگو، را از مسلمانان دفع كند خداوند گناهانش را ميبخشد.
توضيح: سيل و حريق به عنوان مثال ذكر شدهاند و مقصود نجات دادن مسلمان از هر حادثه ناگوار است.
عن ابي عبدالله(ع) قال: ما من مومن يخذل اخاه و هو يقدر علي نصرته الاخذله الله في الدّنيا و الاخرة:[4]
امام صادق(ع) فرمود: هر مومني برادر مومنش را در چنگال حادثه خوار بگذارد، در حالي كه ميتوانست او را مدد رساند، خداوند او را دردنيا و آخرت خوار ميكند.
عن الصادق(ع) عن آبائه(ع): قال رسول الله(ص): كل معروف صدقة و الدّالّ علي الخير كفاعله، و الله يحبّ اغاثة الّهفان:[5]
امام صادق(ع) از نياكانش(ع): پيامبر اكرم(ص) فرموده است: هر نيكوكاري صدقه است، راهنمائي كننده بر نيكي مانند انجام دهنده آن است، و خداوند دوست دارد امداد مدد جويان را.
توضيح:
1ـ اصطلاح صدقه آن معناي زيبا را كه در لسان اهل بيت(ع) دارد، در فرهنگ عمومي ما ندارد. صدقه يعني نيكوترين نيكوكاري. كه در اصطلاح ما تنها به كمكهاي مالي ناچيز گفته ميشود كه مصداق از مصاديقي صدقه است.
2ـ در اين حديث ابتدا با بيان كلّي هر نيكوكاري تمجيد شده است آنگاه دو كردار به طور ويژه نام برده شده: ديگران را به نيكوئيها راهنمائي و تشويق كردن و امداد رساني. اما در مورد امداد رساني كلمه «يحبّ: دوست ميدارد» آمده كه حاوي عميقترين و زيباترين رابطه خدا با خلقش است.
3ـ معروف و نيكوكاري عام است، و در مرحله دوم هدايت به نيكيها نيز عام است. و امدادرساني خاص است و اين به اصطلاح «ذكر الخاص بعد العام» نشان دهنده رجحان امدادگري بر همه نيكيهاست.
قال النّبي(ص): الا و من فرّج عن مومن كربة من كرب الدنيا فرّج الله عنه اثنين و سبعين كربة من كرب الاخرة، و اثنين و سبعين كربة من كرب الدّنيا اهونها المغص:[6]
رسول خدا(ص) فرمود: آگاه باشيد كسي كه مومني را از حادثه ناگوار نجات دهد خداوند او را از هفتاد و دو بلا در آخرت و از هفتاد دو بلا در دنيا نجات ميدهد كه آسانترين آنها بيماري «سخت علاج» دستگاه گوارش است.
قال رسول الله(ص): من اغاث اخاه المومن حتّي يخرجه من همّ و كربة و ورطة، كتب الله له عشر حسنات، و رفع له عشر درجات، و اعطاه ثواب عتق عشر نسمات، و دفع عنه عشر نقمات، و اعدّ له يوم القيامة عشر شفاعات:[7]
رسول خدا(ص) فرمود: كسي امداد كند مؤمني را و او را از گرفتاري و پيش آمد بد، و ورطه خطر رهائي بخشد. خداوند براي او ده حسنه مينويسد: و او را ده درجه ارتقاء ميدهد، و ثواب آزاد كردن ده برده را به او ميدهد، و دفع ميكند از او ده بلا را، و در روز قيامت براي او ده مورد شفاعت در نظر ميگيرد.
آيهاي كه در آغاز اين مبحث آمد و حديثها در پيرو آن، امداد رساني را در يك بستر عام و شامل هر مكان و هر زمان, در هر شرايط و در هر حادثه، سفارش مي كنند: در صحرا و دشت، جادهها، كوچه و بازار، محيط خانه و همسايگي، محيط كار فردي، محيط كار گروهي. دراين سفارشها عمل انساني امدادگري با بيان همه جانبه تا جائي كه الفاظ بشري كاربرددارند، تمجيد شده است.
اغاثه در عين اينكه عبادت است، كار خدا نيز هست. و با بيان ديگر: عبادت، دو نوع است. نوع اول پرستش ونيايش است كه فقط كار انسان است وخداوند ازآن منزًه است مانند سجده، ركوع و… ونوع دوم عملي است كه اگر انسان آن را انجام دهد عبادت است و اگر خدا آن را انجام دهد ربوبيّت است.
يكي از نامهاي خداوند «غياث المستغيثين» است، خداوند امدادگر است و ـ از حديث شنيديم كه ـ امدادگر را دوست دارد. امدادگر حبيب خداست.
منشها و كردارهائي هستند خيلي تمجيد شدهاند مانند عدالت. اما اين جمله را از قرآن و اهل بيت نشنيدهايم كه اگر كسي در يك مورد عدالت و دادگري نكند مسلمان نيست، يا اگر كسي تنها يك بار ستم كند ديگر مسلمان نيست، ليكن در مورد امداد رساني اين موضوع به صورت يك اصل در آمده است كه:
عن موسي ابن جعفر(ع) عن آبائه ـ عليهم السلام ـ قال: رسول الله صلي الله عليه واله: من اصبح لا يهتّم بامور المسلمين فليس من الاسلام في شييء، و من شهد رجلاً ينادي يا للمسلمين فلم يجبه فليس من المسلمين:[8]
امام كاظم(ع) از نياكانش از رسول خدا(ص) كه فرمود: هر كس صبح كند و در انديشه امور مسلمانان نباشد بهرهاي از اسلام ندارد، و هر كس مشاهده كند كه شخصي صداي امداد خواهي از مسلمانان سر داده است به او امداد نرساند از مسلمانان نيست.
توضيح:
كسي كه نسبت به خوشبختي و بدبختي مسلمانان بيتفاوت باشد او مسلمان نيست. اين اصل مسلم است در ميان همه ملل و جامعهها و به اسلام اختصاص ندارد هر ملتي در مورد افراد خودش همين نظر را دارد. امّا هيچ آئيني اين بها و ارزش را به امداد رساني نداده است كه فرد بيتفاوت به امداد رساني را از عضويت جامعه خود كنار كند. و اين اختصاص به اسلام دارد. به ويژه پيام «و من احياها فكانّما احيا الناس جميعا» حتي در درون خود اسلام نيز در مقايسه با ساير اعمال فروع دين، مخصوص امداد رساني است كه در مورد نماز نيز با آن ارزش و اهميتش چنين پيامي نيست.
شرايط شخص مددجو:
اسلام اومانيسم نيست و انسان فاقد انسانيت را فاقد ارزش و مانند حيوان «بل هم اضلّ سبيلاً»[9]مي داند. ليكن در مورد امداد رساني هيچ شرطي را تعيين نميكند. آيه از اين جهت مطلق است و احياي نفس را به هيچ شرطي مقيد نكرده است. همينطور حديث اول. در حديث چهارم نيز جمله «والله يحب اغاثة اللّهفان» مطلق و بدون قيد و شرط است. و در حديث هفتم لفظ «رجلاً» با نوعي «تنكير» آمده شامل هر كس مي شود.
مددجو هر كس با هر شرايط باشد بايد به كمكش شتافت.
در حديث دوم عبارت «من ردّ عن المسلمين» و در حديث سوم لفظ «اخاه» و در حديث پنجم «من فرّج عن مومن» و در ششم «اخاه المومن» با قيد مومن و مسلمان آمده است.
در چهار حديث مقيد و در آيه و سه حديث مطلق آمده است. در اين گونه موارد اگر موضوع و حکم در همه «واحد» باشند بايد مطلق را بر مقيد حمل کرد و همه را مقيد دانست. اما در بحث ما نه وحدت موضوع وجود دارد و نه حکم واحد است. حديثهايي که قيد مسلمانان يا مؤمن را گذاشتهاند حکم را نيز موکّد و مشروح داراي فقرات متعدد آوردهاند. حديثهاي مطلق تنها به ضرورت امداد حکم کردهاند. و تعارض در ميانشان نيست زيرا در تعارض وحدت موضوع و محمول شرط است.
و اينك دو حديث مطلق ديگر همراه با يك حديث مقيد:
عن ابي عبدالله(ع) قال: اربعة ينظر الله عزّوجّل اليهم يوم القيامة: من اقال نادماً اواغاث لهفان، او اعتق نسمةً، او زوًج عزباً:[10]
امام صادق(ع) فرمود: خداوند در روز قيامت به چهار شخص توجه خاصي خواهد داشت: كسي كه بخاطر شخص پشيمان معامله را اقاله كند، و كسي كه به شخص حادثه ديدهاي امداد كند، و كسي كه بردهاي را آزاد كند، و كسي كه فرد مجردي را متأهل كند.
توضيح:
چهاركردار در اين حديث رديف شدهاند اما رديف شدنشان دليل ارزش مساوي آنها نيست. زيرا اقالة پشيمان وآزاد كردن يك برده يا تزويج يك فرد عزب هرگز به پاي امداد رساني نميرسد به طوري كه در حديث ديگر ديديم تنها يكي از ثوابهاي رديف شده براي اغاثه مومن، ثواب آزاد كردن ده برده، بود.
قال اميرالمومنين(ع): من كفارات الذّنوب العظام اغاثة الملهوف و التّنفيس عن المكروب:[11]
علي(ع) فرمود: يكي از كفارههاي گناهان كبيره، امداد رساني به امدادجو، و نجات دادن از حادثه ناگوار، است.
عن ابي عبدالله(ع) قال: من اغاث اخاه المومن اللّهفان الّهثان عند جهده فنفّس كربته، او اعانه علي نجاح حاجته كانت له بذلك اثنتان و سبعون رحمة لافزاع يوم القيامة و اهواله:[12]
امام صادق(ع) فرمود: هر كس امداد رساند به برادر مومن خود كه دچار حادثه شده و مدد ميجويد، و برطرف كند گرفتاري او را، يا كمك كند به او براي برطرف شدن نيازش، خداوند براي او هفتاد و دو رحمت در نظر ميگيرد براي درماندگي و بيچارگيهاي روز قيامت.
پی نوشت:
[1]. سوره مائده، آيه 32.
[2]. بحار ج2، ص20ـ ادامه حديث: قلت: فمن اخرجها من ضلال الي الهدي؟ قال ذلك تاويلها الاعظم: گفتم: هدايت كردن كسي از گمراهي، چطور؟ فرمود: اين تاويل بزرگتر آيه است.
[3]. بحار، ج75، ص20.
[4]. همان، ص17.
[5]. همان، ص18.
[6]. بحارج75، ص18.
[7]. بحار، ج75ص21.
[8]. بحار، ج75، ص21.
[9]. سوره فرقان، آيه 44.
[10]. بحار، ج75، ص19.
[11]. نهجالبلاغه، قصار23.
[12]. بحار، ج75، ص22.
فرم در حال بارگذاری ...