حاکمی به بهلول گفت: چگونه است حال تو، و آیا خوش هستی؟
بهلول جواب داد: تا هنگامیکه عنوان و ریاستی نداشته، و تولیت امور مسلمانان را بعهده ندارم بسیار خوشحال هستم.
حاکم: آیا دوست میداری که تندرست و سالم باشی؟
بهلول: اگر بیش از این در عافیت و صحت و آسایش باشم: قهراً آرزوها و آمال دنیوی و خواهشهای نفسانی من قوت و شدت پیدا کرده و مرا از انجام وظایف روحانی و حقیقی خود مانع خواهد شد.
پس سعادت و نیکبختی من در همین حالت است، و امیدوارم در نتیجه این ابتلاء و کسالت مزاج: پروردگار مهربان گناهان و خطاهای مرا بخشوده، و اجر و ثواب بیشتری عنایت فرماید.
نتیجه
از حضرت رسول(ص) منقولست که (کلکم راع و کلکم مسؤل عن رعیته) هر یکی از شماها در مرتبه خود رئیس و سرپرست جماعتی بوده، و نسبت به آن جماعت مسؤلیت سنگینی را بعهده دارد، بعد میفرماید: امیر سرپرست رعیت بوده و مرد سرپرست خانواده خود و مادر سرپرست خانه اولاد است، و هر یکی از اینها در مقابل رعیت و زیر دست خود وظایف بیشمار و مسئولیت بزرگیرا بعهده دارد، آری همینطوری که پدر در مقابل آسایش و تعلیم و تربیت و تأمین معاش خانواده خود مسئول است: شخص حاکم و فرماندار نیز نسبت برعیت و مردم بیچاره که در تحت حکومت او هستند، و پیوسته می باید در راه هدایت و تربیت و خوشبختی و آسایش آنان کوشیده و هرگونه وسائل سعادت و خوشی و راحتی ایشان را فراهم سازد.
فرماندار و امیری که متوجه بوظایف خود نبوده، و تنها هدف او ریاست و شهوترانی و رسیدن به آرزوهای دنیوی است: اثری از شرافت و فضیلت و تقوی و ایمان و خداپرستی در وجود او نبوده، و بخاطر شهوات نفسانی خود به هزاران جنایت و ستمکاریها و گمراهیها و ضایع شدن حقوق بیچارگان راضی خواهد شد، پس هر نعمتی (ریاست و مال و ثروت و صحت و تندرستی) تا وقتی رحمت و نعمت استکه وسیله سعادت و سبب خوشبختی حقیقی آدمی شود، و اگر نه خود عذاب و نقمت و بدبخت کننده انسانی خواهد بود.
فرم در حال بارگذاری ...