موضوعات: "معاونت پژوهش" یا "سيرمطالعاتي" یا "كتاب و كتابخواني"
بررسی عفاف و حجاب در فضای مجازی؛
از هنجارشکنیهای کلامی در فضای مجازی تا کشف حجابهای آواتاری/ حامی منادیان “حجاب” در فضای مجازی باشیم
با همه گیر شدن استفاده از شبکههای اجتماعی موبایلی در بین مردم، امکان برقراری ارتباط با نامحرم در فضای مجازی بسیار آسان شده است که اگر متولیان امر به فکر فرهنگ سازی این ارتباط نباشند، پیش بینی اتفاقات آینده در حوزه خانواده و جامعه چندان دشوار به نظر نمیرسد.
به گزارش پرنیان گیل به نقل از پایگاه اینترنتی «سازمان بسیج جامعه زنان کشور»، هنوز بیش از دو دهه از ورود اینترنت به زندگی مردم نگذشته که ضریب نفوذ آن با رشد فزایندهای رو به رو شده است و با وجود شبکه های اجتماعی موبایلی حتی کودکان و نوجوانان نیز وارد این فضا شده اند و تصور اینکه فضای مجازی دنیایی متفاوت از فضای حقیقی است و تاثیری بر فضای حقیقی جامعه ندارد دیگر چندان واقعی به نظر نمیرسد.
این تاثیر از همان اولین سالهای آغاز وبلاگ نویسی در ایران یعنی سال ۱۳۸۳ اتفاق افتاد که وبلاگ نویسان ایرانی در واکنش به تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی «بمب گوگلی» به راه انداختند به طوری که با جستجوی خلیج عربی در گوگل، اولین نتیجه صفحهای بود که در آن این جمله نوشته شده بود: «خلیجی با این نام در دنیا وجود ندارد.» این تاثیرگذاری در سالهای بعد رنگ و بوی جدی تری به خود گرفت و وبلاگنویسی به عنوان ابزار کم هزینه ای برای به اشتراک گذاشتن نظرات و واکنش به رویدادها و اتفاقات به کار گرفته شد و بر طبق آمار در سال ۱۳۸۶، تنها در یک سرویس بلاگ(بلاگفا) تعداد وبلاگ ها به بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار رسید. در کنار شکل گیری این نوع انتشار دیدگاه ها در خصوص موضوعات مختلف در فضای مجازی بخشی به نام ارسال پیام و یا ثبت نظر در وبلاگها در نظر گرفته شد که در آن خوانندگان پستهای وبلاگ میتوانستند در نظرات خود را در خصوص محتوای منتشر شده بیان کنند و شاید بتوان گفت اولین راه ارتباط با جنس مخالف در فضای مجازی از این مسیر امکان پذیر شد.
هرچند که تا پیش از وبلاگ نویسی کاربران می توانستند با ساختن اکانت (کاربری) در یاهو و نصب سیستم یاهو مسنجر، با تمام افراد جهان ارتباط برقرار کنند، اما وبلاگ نویسی به عنوان نمونه مورد قبول اکثر افراد مخصوصاً دانشجویانی که در صدد انتشار نظراتشان بودند مورد استفاده قرار گرفت.
در بخش نظرات این وبلاگ ها، معمولا زمینه دوست یابی از هر دو جنس امکان پذیر بود، هم اطلاعات نویسنده تا حدی در بخش «درباره من» وجود داشت و هم کاربر میتوانست با گذاشتن آی دی یاهومسنجر مسیر ارتباطی خود را با نویسنده وبلاگ هموار کند. اما به جهت اشتراک گذاری نظرات به صورت عمومی اکثر افراد از این روش کمتر استفاده میشد ولی در همان زمان بود که واژه «خواهر برادری» شکل گرفت و در این پوشش رابطه های مختلف دوستی ایجاد شد.
با ظهور و قدرت گرفتن شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توئیتر، فرندفید و … حضور در فضای وبلاگ کمتر شد و اغلب کاربران به منظور ارتباط سریعتر با دیگر افراد حاضر در فضای مجازی به این شبکه ها روی آوردند و در سال ۱۳۸۸ و با نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری در ایران این استقبال بیش از پیش اتفاق افتاد. هرچند که اساس ایجاد این شبکه ها و حمایت آنها توسط کشورهای غربی به منظور مدیریت بر فضای انتخاباتی ایران اعلام شد اما ارتباط میان زن و مرد را راحت تر کرد.
اکثر کاربران به عنوان قشر درگیر در این فضا که تا پیش از این شاید در وبلاگ ها با الفاظ سخت و سنگین سعی در کنترل ارتباط با نامحرم بودند در این فضا که نه تصویری از آنها وجود داشت و نه صدایی، می توانستند با هویتی مستعار و ساختگی به هر نوع ارتباطی دست بزنند.
این نام مستعار و «آواتار» یعنی عکسی که برای هر کاربر وجود داشت میتوانست معرف شخصیت فرد باشد.
در این فضا کم کم الفاظ جمع به فرد تبدیل میشد و چون فضای گفتگو عمومی بود، احتمال وجود گناه مانند «تنها بودن دختر و پسر و شیطان به عنوان فرد سوم حاضر در جمع» کمتر متصور میشد و گاهی گروهی از دختران با جمعی از پسران به رد و بدل مباحث علمی و جدی و در کنار آن موضوعات مختلف اجتماعی و حتی خانوادگی پرداختند.
در کنار کم شدن عفاف در این زمان شوخی با باورهای دینی هم کم کم پای خود را به فضای مجازی باز کرد، از جمله میتوان به استفاده از برخی کلمات معروف و منسوب به پیامبران و ائمه اطهار(ع) به شکل طنز مانند «تا من در بین شما هستم از وجودم بهره ببرید، هر سوالی دارید بگویید تا من هستم» (کنایه از فرمایش حضرت علی(ع) ) و استفاده از برخی الفاظ مانند «یا امامزاده بیژن»! و یا استفاده از بخش هایی از اصطلاحات مذهبی مانند (خطبه) برای نشان دادن بخش بندی صحبت ها که در ظاهر مشکل خاصی نداشت و به سرعت فراگیر شد اما در ریشه آن، سست شدن عقاید را به دنبال داشت.
با این اتفاقات رابطه بین دو جنس شکل صمیمی تری به خود گرفت و کسانی که در این فضا بودند و برای حفظ حریم ها از الفاظ جمع استفاده میکردند مورد تمسخر قرار می گرفتند و سریع برچسب امل و خشک مذهب را دریافت کرده و ترد میشدند.
طی چند سال اخیر وجود شبکه های اجتماعی موبایلی مانند تلگرام، واتساپ، لاین و …. ارتباط را بسیار ساده تر کرده است و اگر برای حضور در شبکه های اجتماعی سابق باید از رایانه شخصی استفاده میشد در حال حاضر تصمیم تا عملی کردن آن برای حضور در شبکه های اجتماعی موبایلی چند لحظه بیشتر طول نمیکشد و در این فضاست که آواتارهایی که در حال تغییر روند از حالت سنگین و جدی به صمیمی بودند و تا حدی حساسیت زدایی از انتشار عکس بانوان در فضای مجازی برطرف شده بود، زمینه برداشتن حجاب در این فضا شکل گرفت.
این اقدامات در حالی صورت میگیرد که در سال ۱۳۹۰ رهبر معظم انقلاب به جهت شناسایی تاثیر فضای مجازی بر فضای حقیقی دستور تشکیل شورای عالی فضای مجازی را صادر کردند. همراستا با این اتفاق، حرکت های مردمی نیز برای ایجاد و حفظ عفت و حجاب در فضای مجازی شکل گرفت که از جمله میتوان به مجموعه پوسترهای «بچه شیعه باس» اشاره کرد که در آن حفظ و تکریم خانواده، رعایت تقوا و همچنین حجاب مورد توجه قرار گرفته است.
که در آن مرد و زن مخاطب قرار میگیرند و در قالب کاراکترهای مرد و زن پیامها را در قالب طنز و گاهی جدی انتقال میدهند. این حرکت با استقبال بسیار خوبی در فضای مجازی مواجه شد بطوریکه در اینستاگرام با وجود ۶۸۹ پست، ۱۲۱هزار طرفدار یا دنبال کننده پیدا کرده است. نمونه خودجوش دیگری در این خصوص «من حجاب را دوست دارم» است که ابتدا از انتشار این شعار بر روی اشیاء فانتزی و تزئینی سعی در جذب حداکثری داشت و بعد به فضای مجازی هم راه یافت و با استقبال خوبی مواجه شد.
کمپین «من خانوادهام را دوست دارم» (@afiffe) نیز در تلگرام و به مناسبت هفته جهانی عفاف و حجاب به راه افتاده است و هدف از آن گسترش این فریضه در فضای مجازی است که علاقهمندان میتوانند با ارسال تصاویر و مطالب از این کمپین حمایت کنند. اما این اقدامات خودجوش بار سنگین شورای عالی فضای مجازی را کم نمیکند زیرا پس از گذشت ۳ سال از تشکیل این شورا، در ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ با پیامی از سوی رهبر انقلاب با تغییر ساختار آن، دستور انحلال شوراهای عالی مصوب در گذشته که موازی این شورا هستند صادر شد تا جایگاه فراقوهای و موقعیتمحوری و کانونی شورای عالی مشخص شود و به عنوان متولی کنترل و جهت دهی فعالیت ها در فضای مجازی شناخته شد. بنابراین انتظار میرود که در این شورا با تشویق از اقدامات خودجوشی که در جهت گسترش حیا، عفاف و حجاب در فضای مجازی صورت میگیرد خود نیز به عنوان متولی این امر تمام قد وارد میدان شده و در این راستا اقدامات شایان توجهی انجام دهد.
به قلم زهرا باقری
یکی از مهمترین دغدغههای جوانان امروز و پدر و مادرهای آینده، طبیعتاً باید تربیت فرزند باشد؛ مسألهای که این روزها و با مشاهدهی وضعیت فرهنگی جامعه، حتی تبدیل به یک نگرانی شده است و اگر بخواهیم واقعاً برای این مسأله یعنی تربیت صحیح کودک و نوجوانمان وقت بگذاریم و به آن اهمیت دهیم، از ساعات خوابمانمان هم باید بزنیم! (1)
بمناسبت روز کتاب و کتابخوانی - یکی از مهمترین دغدغههای جوانان امروز و پدر و مادرهای آینده، طبیعتاً باید تربیت فرزند باشد؛ مسألهای که این روزها و با مشاهدهی وضعیت فرهنگی جامعه، حتی تبدیل به یک نگرانی شده است و اگر بخواهیم واقعاً برای این مسأله یعنی تربیت صحیح کودک و نوجوانمان وقت بگذاریم و به آن اهمیت دهیم، از ساعات خوابمانمان هم باید بزنیم! (1)
واضح است که بنا به توصیههای علمی و مبتنی بر اسلام تربیت کودک به سه دورهی هفت ساله تقسیم میشود(2) و برای هر دوره، اقدامات، دستورالعملها و شیوههای تربیتی مخصوصی -چه از احادیث معصومین(ع) و چه از توصیههای علمای دینی و اجتماعی- وارد شده است.
اگر از شرایط و نقش مهم اقتضائات اجتماعی و محیطی (اعم از خانواده، مهد، محیطهای آموزشی همچون مدرسه و مقاطع تحصیلی، مسجد و دوستان و…) بگذریم، به موارد مؤثرتری هم برای تربیت کودک خواهیم رسید که از جملهی آن مسألهی قصه و داستان است.
قصه و داستان یکی از مهمترین و بهترین روشهای تربیت غیرمستقیم کودک است، چرا که کودک و یا حتی نوجوانی که در اواخر دورهی اول و یا دوره دوم هفت سالهی تربیتی است، بنا بر طبیعت و فطرت خود به شدت نیاز به «فهمیدن» و «کشف کردن» دارد و به همین دلیل با دقت «میشنود» و به شدت «توجه میکند» تا به آنچه در اطرافش رخ میدهد آگاه شود و پدیدهها را کشف کند و چه بهتر است در این دوره تا هنوز گِلِ وجودیِ کودک و نوجوان ما، شکلپذیر است و میتوان به دور از نتیجهگیری مستقیم (که بعضاً باعث گریز و پسزدن تربیت میشود) کودک را برای مواجهه با دوران بلوغ عقلی، ورود به اجتماع و زمینهسازی برای کسب دانش و فهم دینی آماده کرد.
البته قصهگویی تا مدتها دچار یکسری مفاهیم خارجی و داستانهای وارداتی بود و با توجه به حساسیتی که درباره روند تربیتی کودک و نوجوان گفته شد و همه به آن واقف هستیم، انتخاب قصه و داستان درست و کارامد برای شرایط و جامعهی امروز بسیار مهم است. چرا که قصههای خوب، سازندهی شخصیت کودک است. همان قصههای قدیمی را که ما از مادر خودمان و از مادر بزرگ در کودکی شنیدهایم، امروز که مرور میکنیم، میبینیم در آنها چقدر حکمت و نکته برای زندگی وجود داشت! تا جایی که حتی بعضی از خصائص رفتاری و تفکّرات خودمان را که با دقت ریشهیابی میکنیم، به همان قصهها میرسیم.(3)
«دغدغهی شناخت دین و زمینههای پیدایش ایمان در کودک»، «آماده شدن او برای ورود به اجتماع» و حتی «تربیتِ نخبگانیِ کودک»، «آشنایی او با شخصیتهای علمی و ادبی و اندیشمندان ایرانی و اسلامی» و «القای ارزشها و خصائص اخلاقی مثبت و ایمانی در کنار مفاهیمی چون شجاعت، میهندوستی، بزرگاندیشی و بلندنظری و…» در صدر آمال و خواستههای پدران و مادران ایرانی و نیاز شایستهی نسل آیندهی ایران اسلامی است که برای دستیابی به این موارد نیاز به ابزارهای متناسب با آن است. اتفاقی که امروز و با مواجهه با نسل نوجوان کنونی، کمی ما را به فکر فرو برده است؛ بالاخص با طوفان فناوری و رسانه و عدم کنترل پیشرفت آن و غرق شدن در فضای مجازی؛ که باعث اشباع نسلی شد که نتیجهی آن بیتردید چیزی جز تنبلی، بیدغدغگی و راحتطلبی نخواهد بود؛ اتفاقی که کم و بیش شاهد آن هستیم و خواهیم بود و باید برای رفع این خطر، تعجیل کنیم!
القصه که کتاب و قصهگویی و آشنایی ناخودآگاه کودک با این دو مفهوم در کنار محتوای آنها (به جای تبلت و تلفنهای همراه هوشمند و بازیهایی مجازی که قدرت تفکر و تعمیق ذهن کودک را سلب میکند) بدون شک باعث پروراندن نسلی خواهد شد که به دنبال آگاهی نسبت به دین، تاریخ، تجربیات مثبت و زندگی و… هستند و به خوبی بدنبال چرایی و چیستی خواهند رفت؛ اتفاقی که امروزه اندیشمندان علوم انسانی و اجتماعی در دنیا بدنبال تحقق آن، برای نسل بعدی خود هستند!
مدتها بود که بنا بر همین دغدغه (یعنی کتاب و تربیت کودک) مشغول جستجو و پرسش از اساتید بودم. پس از رونمایی از تقریظ عجیب و تازهی رهبر انقلاب پیرامون یک کتاب داستانی برای کودک و نوجوان، این جرقه در ذهنم زده شد که حالا تقریباً پازلی برای دغدغهی ذهنی من شکل گرفته تا از کنار هم گذاشتن بیانات ایشان به سه کتاب مهم و کاربردی برسم؛ سه کتابی که میتوانند در کنار هم به نیازهای تربیتی ایرانی-اسلامی کودکانمان پاسخ دهند!
به زبان ساده اما با جامعیت، این سه کتاب ارزشمند را بررسی و معرفی میکنم. کتابهایی که انسانهای بزرگ و دغدغهمندی آنها را نگاشتهاند و بیانات و تعاریف و تقریظهای رهبر انقلاب درباره این کتب، آنها را ارزشمندتر کرد و حالا از مجموعهی بیاناتشان، آنها را به عنوان یک مجموعهی کامل تربیتی در اختیار شما قرار میدهم تا ویژگیهای منحصر به فرد این کتابها را بدانیم؛
* * *
کتاب «قصههای خوب، برای بچههای خوب»
کتابی است که مرحوم مهدی آذریزدی اولین جلدهای آن را در (حدود) سال 1336 نوشت و توسط انتشارات امیرکبیر در آن زمان منتشر شد. تقریباً میتوان گفت او، اولین نفری بود که در ایران به فکر نوشتن کتاب، برای کودک و نوجوان افتاد و به همین دلیل او را پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران مینامند. کاری که استاد آذریزدی کرد، یک کار ویژهای بود؛ به این دلیل که او، از خود چیزی ننوشت، بلکه متن سنگین و ثقیل ادبیات کهن پارسی را -که یک خوراک مفید اما پیچیده بود- به زبان روان و مناسب کودک و نوجوان، بازنویسی کرد.
بعدها این مجموعه، جلد به جلد کامل شد تا «قصههای خوب برای بچههای خوب» به جلد هشتم رسید و استاد آذریزدی در جلد اول قصههای کلیله و دمنه، در جلد دوم قصههای مرزباننامه، در جلد سوم قصههای سندبادنامه و قابوسنامه، در جلد چهارم قصههای مثنوی معنوی، در جلد پنجم قصههای قرآن، در جلد ششم قصههای شیخ عطار (یعنی قصههایی که از مثنویهای عطار جدا شدهاند)، در جلد هفتم قصههای گلستان و ملستان (کتابهایی که به تقلید از گلستان سعدی نوشته شده) و نهایتاً در جلد هشتم قصههای چهارده معصوم (ع) را به زبان امروزی، روان و مناسب کودک و نوجوان ایران اسلامی بازنویسی کرد.
رهبر انقلاب در دیدار با نخبگان استان یزد، زمانیکه متوجه حضور استاد آذریزدی در جمع میشوند، حق مطلب را درباره زحمات این نویسنده فقید تمام میکنند و جملاتی میگویند که گفتگو و جستجو دربارهی این کتاب ارزشمند به سرعت و برای بار دیگر بر سر زبانها میافتد: «…من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد میدانم. آنوقتی که کتاب ایشان درآمد - اول هم به نظرم دو جلد، سه جلد، تا آنوقتی که من اطلاع پیدا کردم، از این کتاب درآمده بود؛ «قصههای خوب برای بچههای خوب» - من رفتم تورق کردم. بچههای ما داشتند به دوران مُراهقی - یعنی نزدیکی به بلوغ - میرسیدند، دوره هم دورهی طاغوت بود و همهی عوامل در جهت گمرهسازی ذهن و دل جوان حرکت میکرد. من دلم میخواست چیزی باشد که جوانهای ما با او هدایت شوند و جاذبه هم داشته باشد. خب، کتاب خوب که خیلی بود. بنده فهرست پیشنهادی کتاب مینوشتم و بین جوانهای دانشجو و دانشآموزهای سطوح بالای دبیرستانها پخش میشد، اما برای بچههای کوچک، دستمان خالی بود، تا اینکه کتاب ایشان را من پیدا کردم. نگاه کردم دیدم این از جهات متعددی، از دو سه جهت، همان چیزی است که من دنبالش میگردم. به نظرم دو جلد یا سه جلد آنوقت چاپ شده بود، خریدم. بعد هم دنبالش گشتم تا اینکه جلد پنجم به نظرم یا ششم - حالا درست نمیدانم، یادم نیست - درآمد؛ بتدریج چاپ شد و من رفتم تهیه کردم و برای فرزندانم خریدم. نه فقط فرزندان، بلکه در سطح شعاع ارتباطات فامیلی و دوستانه، هرجا دستم رسید و فرزندی داشتند که مناسب بود با این قضیه، این کتاب ایشان را معرفی کردم…»(4)
درست است که مجموعهی کامل این کتاب هشت جلد است و زیاد به نظر میرسد، اما هر جلد (در قطع رقعی و با حجم کم) به شکل جداگانه و موضوعی هم میتواند داستان و قصهی مناسبی برای کودکان و نوجوانان ما باشد و همانطور که رهبر انقلاب فرمودند این کتاب را برای فرزندانشان در آستانهی سن بلوغ میخواندند که به نظر میرسد این کتاب برای نوجوانان در هفت سال دوم مناسبتر است.
کتابی که داستانهای ارزشمند مثنوی را که گنجینهای از افکار و معارف الهی است(5) به زبان امروزی بیان میکند، روایتهای عبرتآموز، اخلاقی و پندآموز کلیله و دمنه را به زبان امروزی بیان میکند، قصههای گلستان سعدی را که زیباترین اندیشههای بشری و پیامهای بیتکلف و شفافی از منبع وحی را داراست(6) به زبان امروزی بیان میکند و کودک و نوجوان ما در مواجهه با حجم سنگین دادهها و اطلاعات فضای مجازی و به جای شخصیتها و انسانهای پوشالی و قهرمانان غربی غلو شده که در فضای مجازی آنها را بیش از حد دیده و میشناسد با ادبیات داستانی کهن پارسی مثل سندبادنامه و قابوسنامه و… آشنا میشود!
- دوره هشت جلدی این کتاب (و البته هر یک از تک جلدهای این کتاب را) میتوانید از وبگاه وزین پاتوق کتاب سفارش دهید.
* * *
کتاب «تن تن و سندباد»
نام و عنوان کتاب در همان ابتدا جلب توجه میکند؛ تنتن و سندباد دو شخصیت داستانی غربی و شرقی با کارایی متفاوت اما حالا در یک داستان جای گرفتهاند! کتابی که تحسین بسیاری را برانگیخت البته پس از رونمایی از تقریظ عجیب و منحصر به فرد رهبر انقلاب بر این کتاب.
اما این کتاب در خود چه دارد که اینقدر مورد توجه و استقبال قرار گرفته است؟ همانطور که کم و بیش گفتیم، دورهی نوجوانی، دورهی تفکر و فهمیدن فلسفهی زندگی است. دورهی بایدها و نبایدهاست. دورهی اندیشه است. دورهای است که نوجوان به من وجودی خودش و به چراها خیلی فکر میکند. زندگی چرا اینگونه است، من در آینده چرا باید آنگونه شوم، چرا اینطور فکر کنم، چرا این لباسها را بپوشم، چرا این غذاها را بخورم و… برای همین، سرمایهگذاری اصلی در دنیا، روی گروه سنی نوجوان انجام میگیرد.(7) حالا شما شرایط ابتدای سال 70 را در نظر بیاورید شرایطی که در بطن جامعه خبری (آنچنانی) از ماهواره، فضای مجازی، شبکههای اجتماعی، هالیوود (به شکل کنونی) و… نبود و درست در همان زمان رهبر انقلاب اولین انذار را دادند که آقایان مسئول، انسانهای دغدغهمند و مردم، دشمنان ایران اسلامی در حال برنامه ریزی برای نسلهای بعد ما هستند و برای اولینبار تعبیر «تهاجم فرهنگی» را در ادبیات سیاسی و فرهنگی کشور به کار بردند.
محمد میرکیانی که آن زمان به خاطر وظیفهی داستانگویی در رادیو، به سمت ادبیات کهن پارسی رفت و با قهرمانها و شخصیتهای آن داستانها ارتباط بیشتری برقرار کرد؛ پس از شنیدن سخنان رهبری به فکر پاسخ به سوالهایی که پیشتر درباره چیستی و چرایی از دید نوجوانان در مواجهه با پدیدهها مطرح شد، برآمد؛ آن هم با تقابل شخصیتهایی مثل تن تن ماجراجوی غربی با شخصیتهایی مثل سندباد ادبیات ما در یک داستان خیالی و آموزنده! تن تنی که نماد یک ناجی غربی بود و در داستان (اولی که توسط یک نویسنده بلژیکی خلق شد) با سفرهای زیادی که به کشورهای دنیا داشت، تصاویر نژادپرستانه و سخیفی از دیگر انسان و دیگر کشورها به نمایش درآورد. جناب میرکیانی نیز با خلق یک داستان افسانهای به استقبال و مقابله با همین تفکری که تنتن و همراهانش داشتند میرود؛ آن هم سفری خیالی به شرق…
از این کتاب به عنوان یک اثر استراتژیک در ادبیات کودک و نوجوان، یاد میکنند که با نگاهی دقیق و نافذ مسئلهی نوظهور زمان خود را سالها پیش از آنکه به وقوع عینی برسد، به عنوان موضوع و هستهی اصلی داستان برمیگزیند. هدف نویسنده از خلق چنین داستانی هم، پرداخت استعاری و غیرمستقیم به مسئلهی «تهاجم فرهنگی» غرب به شرق و حفظ فرهنگ بومی کشور است!
رهبر انقلاب نیز در تقریظ و یادداشتی که در سال 1373 بر این کتاب نوشتند به بکر بودن و مبتکرانه بودن و از زمانهی خود جلو بودنِ این کتاب سخن گفتند و نشر و تبلیغ و هدیهی این کتاب را به همهی بچهها توصیه کردند: «من هم همین قصّه را همیشه تعریف میکردم! حیف که خیلیها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تن تن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخهی این کتاب را به همهی بچهها بدهم…»
- کتاب ارزشمند تن تن و سندباد را (با تصویرسازیهای جذابش) میتوانید از وبگاه وزین پاتوق کتاب سفارش دهید.
* * *
کتاب «داستان راستان»
کتاب داستانی که شخصیت عظیم و بزرگی چون استاد مرتضی مطهری با آن دریای علم و آگاهیاش از دین، جامعه و تاریخ نگاشته است. کسی که رهبر انقلاب میگوید «یکى از عناصرى که بنیه اصلى فکر اسلامى من را پایهگذارى کرده، سخنرانىهاى آقاى مطهرى است»(8) حالا داستانهایی از اسلام برایمان میگوید. کسی که رهبر انقلاب درباره آثارش تأکید داشتند و هنوز هم دارند که این کتب باید به چرخهی علمی و آموزشی کشور -چه در مدارس و چه در دانشگاهها- اضافه شوند.
کتابی که داستانهای معصومین(ع)، داستانهای قرآنی و اخلاقی و داستانهایی از شخصیتهای بزرگ دینی را به زبان شیوا برای کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان در دو جلد ارائه میدهد! این کتاب را شاید بتوان با کتاب تذکرةالاولیای عطار مقایسه کرد که احوال و شرایط زندگی بزرگانی را در آن میخوانیم اما قطعاً کتاب داستان راستان، داستانی است که جامع و کاربردیتر است و در هر جلد با 75 داستان و قصه از پیامبر اکرم(ص)، اهل بیت(ع)، بزرگان دینی و شخصیتهای اسلامی با نثری روان، به داستانهای واقعی و متناسب با نوجوانان میپردازد. استاد در این کتاب به صورت کاملا هوشمندانه و با استفاده از داستان های بسیار ساده یک دور اصول دین را آموزش می دهند بدون اینکه خواننده را با کلمات و عبارات پیچیده سردرگم کنند.
داستانها بدون دخل و تصرف در منابع روایی و تاریخی، بر اساس واقعیت و به شکل کاربردی از نظر اخلاقی و اسلامی و همچنین پیرامون شخصیتهای بزرگ دین، در دو جلد و به زبان روان، شیوا و ساده نوشته شدهاند. کتابی که نتیجهگیری مستقیم ندارد، کتابی که هم زحمت فکر کردن را از دوش خواننده برمیدارد و هم او را وادار به تفکر میکند و قوهی فکری او را برمیانگیزد. اکثر داستانهای این کتاب از کتب حدیثی گرفته شده و قهرمان داستان هم یکی از پیشوایان بزرگ دین است، ولی البته منحصر به این گونه داستانها نیست بلکه از کتب رجال و تاریخی هم استفاده شده و داستانهایی از علما و سایر شخصیتها آورده شده که سودمند و آموزنده است.(9)
رهبر انقلاب نیز درباره این کتاب نقل کوتاهی دارند که به پیشتازی شهید مطهری و نبوغ و ابتکار ایشان اشاره دارند: «واقعا داستان راستان یک کتاب داستان است، شاید کسى در حد شهید مطهرى اصلاً به یادش نیاید که مىشود اینجور کتابى هم نوشت. لکن آدم نگاه مىکند مىبیند واقعاً این کتاب یک خلأاى بود، ما نداشتیم. البته بعد از کتاب داستان راستان کتابهاى متعددى بر آن روال نوشتند. خیلى خب، خصوصیت این بزرگوار که هم یکى این بود که راه مىگشود، شروع مىکرد. شروعکننده بود. اگر نمىنوشت معلوم نبود که این کتابهایى که بعد از ایشان نوشته شده اینها نوشته مىشد و این راه باز مىشد.»(10)
- (دو جلد در یک مجلد) کتاب ارزشمند داستان راستان را میتوانید از وبگاه وزین پاتوق کتاب سفارش دهید.
پانوشت:
* خواهش میکنم برای یکبار هم که شده درباره این کتابها و درونمایههایش جستجو کنید! نگاهی بیاندازید! برای راحتی شما برخی موارد و نامها که در متن آورده شده را پینوشت زدم و یا به صفحهای برای توضیح بیشتر لینک دادم!
* یک جلد کتاب تن تن و سندباد، یک جلد کتاب داستان و راستان (دوجلد در یک مجلد)، جلد چهارم کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب و نهایتاً کتاب سازندگی استاد علی صفایی حائری را به تعدادی از دوستان تازه متأهل شده خود برای آنکه فرزندان و نسلی کنجکاو، آگاه و کتابخوان بسازند، هدیه خواهم کرد! شما هم کتاب هدیه دهید!
پینوشت:
1. «حقیقتاً باید بگویم که اگر مسئولان امور فرهنگی کشور بخواهند مسألهی کودک و نوجوان را آنچنان که هست، مورد اهتمام قرار دهند، من خیال میکنم خیلی از آنهایی که مسئولند، از ساعات خوابشان هم خواهند زد تا به این مسأله بپردازند.» - بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان - 23/2/1377
2. در این باره مقالات و کتب بسیاری توسط اساتید نوشته شده است اما برای مطالعه اجمالی این یادداشت را ببینید!
3. اشاره به بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان - 23/2/1377
4. بیانات رهبر انقلاب در دیدار نخبگان استان یزد - 15/10/1386
5. بیانات رهبر انقلاب در دیدار با شاعران آئینی - 25/3/1390
6. پیام رهبر معظم انقلاب به کنگره بزرگداشت سعدی - آذز 1363
7. نقلقول بخشی از مصاحبه و گفتگوی آقای محمد میرکیانی نویسنده کتاب تنتن و سندباد
8. مصاحبه رهبر انقلاب با روزنامه اطلاعات پیرامون شهید مطهرى - 8/2/1361
9. براساس مقدمه کتاب داستان راستان به قلم استاد شهید مطهری
10. بیانات رهبر انقلاب در تاریخ 5/2/1366
برگرفته شده از http://saeednevesht.blog.ir