موضوع: "معاونت فرهنگی"
استفاده از شبکههای اجتماعی به همراه فرهنگ وارداتی خود روز به روز در بین جوانان و نوجوانان در حال افزایش است.طبیعتاً بخش عمده فرهنگ اجتماعی حاکم بر فضای شبکههای اجتماعی و تعریفی که سازندگان و طراحان این نرمافزارها برای روابط بین افراد تعریف کردهاند با فرهنگ اسلامی، ایرانی و سنتی کشورمان در تضاد است.اما آیا باید به دلیل این تضاد بزرگ فرهنگی استفاده از این ابزارهای نوین به کلی کنار گذاشته شود؟!
به عقیده بسیاری از افراد میتوان اصول و اعتقادات بکارگیری شده در دنیای واقعی را نیز در دنیای مجازی و در مجاورت ارتباط افراد با یکدیگر در شبکههای اجتماعی نیز مدیریت کرد.
بر این اساس به تازگی کمپینی با عنوان «تقوا در دنیای مجازی» در شبکههای اجتماعی به راه افتاده است که به تمام کاربران شبکههای اجتماعی یادآور میشود رفتارها و تعاملات اجتماعی بین افراد در دنیای حقیقی را نیز میتوان در دنیای مجازی در پیش گرفت، فقط با اندکی توجه بیشتر! دقت بر رعایت حقوق فردی و اجتماعی دیگر کاربران در گروهها، پرهیز از تهدید حریم خصوصی سایرین، مراقبت بر نحوه مراوده با نامحرم در اتاقهای گفتوگو و گروههای شبکههای اجتماعی، رعایت اصول شرعی و اخلاقی بههنگام حضور نامحرم و دقت و مراقبت در انتشار تصاویر و محتواهای شخصی و خانوادگی که در معرض دید دیگران قرار میگیرد همگی جزو اصول مهمی هستند که در چهارچوب «تقوای مجازی» باید مورد توجه قرار گیرند.
در واقع باید گفت عاملی که تعیین میکند فضای مجازی، ابزاری برای تهدید مرزهای فرهنگی و اجتماعی کشور به حساب آمده و یا اینکه به رسانهای مفید برای ارتقا فرهنگی جامعه تبدیل شود، همین پیوستهای فرهنگی هستند که در قالب افزایش سواد رسانهای کاربران، قدرت تفکیک فرصتها و آسیبها را در مخاطب ایجاد کرده و زمینه بهرهگیری از فرصتهای این محیط را فراهم میکند. کوتاهی برخی از دستگاههای فرهنگی در این زمینه باعث شده عدهای از کاربران فضای مجازی در نبود اطلاعات و آگاهیهای لازم، شرایط استفاده صحیح از این محیط جدید و جذاب را درنظر نگرفته و به همین دلیل ناهنجاریهای جدیدی در این عرصه شکل گرفتهاند که باید با تمرکز روی پیوستهای فرهنگی، برای مهار این معضلات چارهای اندیشیده شود.
اینکه گروهی از استفادهکنندگان فضای سایبری، این رسانه را یک مفهوم غیرواقعی فرض کرده و از اثرات جبرانناپذیر اشتباهات مجازی بر زندگی واقعی غافل شوند، باعث خواهد شد اقدامات خود در این فضا را بدون پیامد فرض کرده و بیمحابا از این محیط بهره بگیرند. طبیعی است که استفاده این چنینی از فضای مجازی، نتیجهای جز شکلگیری مشکلات ضداجتماعی و فرهنگی نخواهد داشت. بر این اساس همانگونه که همگی ما در فضای حقیقی، خداوند بزرگ را شاهد و ناظر اعمال خود دانسته و به بیان واضح تر «تقوا» را معیار تنظیم روابط فردی و اجتماعی قرار دادهایم، در فضای مجازی نیز نیاز به باز تعریف مفهوم مهمیبا نام «تقوای مجازی» داریم تا تابلوی راهنمای فعالیتهایمان در این حوزه باشد. زیرا چند وقتی است بغعضی از فعالین به ظاهر مدهبی نیز گرفتار غفلت هایی در این حوزه شده اند. به طور مثال کمپینهای مدعی ترویج حجاب با برچسب «اسلام»، «زن مسلمان» و «حجاب زیبا» اقدام به جذب و تشویق دختران محجبه برای انتشار تصاویر خود در شبکههای اجتماعی میکنند؛ تصاویری که قرار است برای ترویج اسلام و پوشش زن مسلمان در مقابل نگاه نامحرمان قرار گیرد.
در این بین علاوه بر اشتباهی که توسط بعضی از خواهران عزیز صورت می گیرد. برادران به ظاهر مذهبی نیز گرفتار توطئه دوم می شوند و در کامنت های عجیب صورت و تیپ آن خواهر را ستایش می کنند. موضوعی که در نگاه اول باورکردنی نیست اما واقعیت دارد. روابطی که جهت نیفتادن به گناه با یک پسوند خواهر یا برادر شروع می شود. در آن از حدیث و شعر آیینی می گویند اما در باطن همان رابطه دو نامحرم است با شکلی ظاهرا شرعی. حرف هایی که خودمانی تر می شود و کم کم به رابطه ای وابسته کننده مبدل خواهد شد. در مورد ارتباط با نامحرم، از شمار زیادی از علما و مراجع تقلید استفتاء شده است که عموماً چنین پاسخ دادهاند: «البته ارتباط در این فضا فی نفسه اشکالی ندارد، اما در صورتی که مفسده داشته باشد و یا باعث گناه شود جایز نیست» چون شیطان وعده داده است، بین دو نامحرم حاضر شود و تا آن دو را به گناه نکشد، دست برندارد.
به همین خاطر جمعی از فعالین حوزه مجازی با راه اندازی کمپینی به نام “تقوا در دنیای مجازی” درصدد ایجاد تلنگری به نسل جوان هستند. این افراد با انتشار کارتونهای مختلف به کاربران می آموزند که رفتار در دنیای مجازی و حقیقی تفاوتی با هم ندارد. مخاطب عمده این کارتون های گرافیکی جوانان مذهبی هستند.
کارتون های زیر گوشه ای از تولیدات این افراد است:
1-خدای دنیای واقعی همان خدای دنیای مجازی ست؟
اگر خودش را در جهان واقعی ببینی، یحتمل سرت را میاندازی پایین و عبور میکنی، ولی اسمش را، نوشتهاش، کامنتاش را، چراغ روشناش را که در دنیای مجازی میبینی، چشمت تنگتر میشود، خیرهتر میشوی به مانیتور، شاید ضربان قلبت هم کمی بالاتر برود.
2-دخترکم؛ از نظر قرآن یکی از ملاکهای بیحیایی، خودنمایی برای نامحرم است.
خودنمایی فقط برای بدحجابها نیست، بلکه با حجاب هم میشود خودنمایی کرد؛ فقط مشتریاش فرق میکند. رعایت کن!
3-حالا اگر احوالپرسی نکنی چه میشود؟!
4-ماه ضیافت است و گشایش درهای حقیقی رحمتش حتی به روی این دنیای مجازی… با تکیه بر ایمان و تقوا رنگ و بوی خدایی را برای این فضا به ارمغان خواهیم آورد.
به میهمانی خدا دعوت شدهایم… او را با چهره مجازی و حقیقی خود بندگی کنیم.
5-قدر هر کس به اندازه قدر اراده اوست؛
سر دوراهی کلیک کردن و نکردن، اندازه آدمها معلوم میشود؛ گاهی باید مدام برای خودمان روضه حرّ بخوانیم.
6-بانو… همان طور که در دنیای واقعی حیایت، حجابت، وقارت تو را از برخورد صمیمانه با هر نامحرمی بازمیدارد، همان طور که وقتی نگاهی آزارت میدهد؛ رویت را محکمتر میگیری اینجا هم در فضای مجازی در برخورد با نامحرم، رویت را بگیر در قالب کلمات.
در این بین نکته قابل توجه ناراحتی و بغض رسانه های ضد انقلاب نسبت به این کمپین است. مقابله با این کمپین که یک نگاه کاملا دینی و غیرسیاسی دارد و مخاطبش قشر انقلابی جامعه است نشان می دهد رسانه های ضدایرانی حتی برای آلوده شدن دختران و پسران حزب اللهی نیز چشم طمع دوخته اند.
به طور مثال گزارشی درباره این کمپین با تیتر ” راهاندازی کمپین “تقوا در دنیای مجازی” برای مدیریت شبکههای اجتماعی” مدعی شده است این کمپین برای مدیریت فضای مجازی صورت گرفته است در حالیکه نوع ارتباط بین دختر و پسر حزب اللهی یک دغدغه دینی است و ربطی به مدیریت ندارد.
در پایان باید گفت کاربران دنیای مجازی باید همچون فضای حقیقی، خداوند بزرگ را شاهد و ناظر اعمال خود بدانند و با مدنظر قرادادن تقوای مجازی، به فعالیتهای خود در فضای مجازی نیز «رنگ و بوی خدائی» بدهند. تنها در این صورت میتوان امیدوار بود که این محیط نوپدید، به ابزاری برای پیشرفتهای معنوی نسل جوان و نوجوان تبدیل شده و به ارتقا بعد اخلاقی و معرفتی آحاد جامعه بینجامد.
فضای مجازی و اینترنت در دنیای امروز ما به گونهای نفوذ کرده است که نمیتوان زندگی بدون آن را تصور کرد، اما همین فضا آسیبهای متعددی را با خود به دنبال داشته است که یکی از اصلیترین این آسیبها، تغییر سبک زندگی و شکستن مرز باورها و ارزشهایی همچون حجاب و حیا در میان بانوان و دختران جوان ماست؛ قشری که قرار است مولد و پرورشدهندهی نسلهای بعدی باشند و با تغییر در هویتشان، میتوان هویت نسل ایرانی را استحاله کرد. غرب و حاکمان فضای مجازی برای نیل به چنین هدفی، برنامهریزی گسترده دارند.
از همین روست که رهبر فرزانهی انقلاب میفرمایند:
برای بنده حوزهی فضای مجازی به اندازهی انقلاب اسلامی اهمیت دارد.
در برابر این مهم اما مسئولان وظایف متعدد و مهمی دارند، از جمله:
افزایش آگاهیهای عمومی،
تقویت آموزشوپرورش و جدیتر پرداختن به فعالیتهای مرکز ملی فضای مجازی.
در این صورت میتوان از فضای مجازی به عنوان یک فرصت بهره گرفت، بیآنکه تهدیدهای آن برایمان دردسرساز شود.
جون بن حوی
غلام ابوذر غفاری در ربذه بود. پس از مرگ ابوذر به مدینه بازگشت تا به اهل بیت (ع) خدمت نماید.
او همراه امام حسين (ع) از مدينه به كربلا آمد. روز عاشورا از امام اجازه خواست.
امام فرمود: من به تو اذن مى دهم كه از اين سرزمين بروى و جان خود را حفظ كنى، زيرا تو همراه ما آمدى تا به عافيت و خوشى برسى، پس در گرفتارى ما خود را مبتلا مساز.
گفت: اى پسر پيغمبر آيا سزاوار است كه من در زمان خوشى و نعمت نان خور شما باشم، ولى در سختىها شما را تنها بگذارم؟هرگز نمی روم تا خون سیاهم را با خون پاک شما در آمیزم.
زحر بن قيس
به امید جایزه با سرهای مطهر بر یزید وارد شد.
با شور و حرارتی خاص فریاد بر آورد:
بشارت باد امیرمؤمنان یزید را به پیروزی بر حسین.
همان که سر تسلیم نداشت، پس بامدادن بر ایشان تاختیم، پس آنها چون کبوتران بی پناه از ما گریختند. اندکی نپایید که همه شان را کشتیم.
اینک جامه شان خون آلود و گونه شان خاک آلود است و بادهای بیابان غبار بر ایشان فرو ریزد، بدنهایشان میهمان آفتاب سوزان و زائرانشان کرکسان صحرا هستند و… یزید اما چیزی به او نداد.
امام پیش از این فرموده بود: زحر بن قيس سر مرا به اميد جايزه براى يزيد خواهد برد و يزيد چيزى باو نخواهد داد.
شبث بن ربعی
موذن زنی بود که ادعای پیامبری داشت
سپس مسلمان شد و با پیامبر(ص) و امام علی (ع) همراه شد.
پس از ماجرای حکمیت به خوارج پیوست
سپس در صف یاران امام حسن (ع) قرار گرفت.
بعد به معاویه پیوست
و پس از مرگ معاویه به امام حسین (ع) اعلام وفاداری نمود
اما وقتی ابن زیاد حاکم کوفه شد فرمانده قاتلان امام (ع) در کربلا شد.
سپس با مختار به خونخواهی امام حسین (ع) همراه شد
اما وقتی مختار از مصعب شکست خورد به لشگر مصعب پیوست
مُذَبْذَبِینَ بَینَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ یضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا
آنها افراد بیهدفی هستند که نه سوی اینها، و نه سوی آنهایند! و هر کس را خداوند گمراه کند، راهی برای او نخواهی یافت (نساء، 143)
بشير بن عمر
وَ اعْلَمُواْ أَنَّمَآ أَمْوَالُكُمْ وَ أَوْلاَدُكُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ (انفال، 28)
و بدانید كه اموال و فرزندانتان آزمایشى هستند و البتّه نزد خداوند پاداشى بزرگ است
شب عاشورا خبر آوردند كه پسرش در مرز رى اسير شده است.
امام حسين (ع) به او فرمود:
«خدايت رحمت كند. من بيعت خود را از تو برداشتم برو و براى رهايى فرزندت بكوش».
گفت:
«درندگان، زنده زنده مرا بخورند اگر از تو جدا گردم و در اين بى كسى تنهايت بگذارم و سپس سراغت را از كاروانيان بگيرم؛ نه نه، هرگز!»
حضرت فرمود: اين جامه ها را به فرزندت بده تا براى آزادى برادرش هزينه كند.
آنگاه پنج جامه، به ارزش هزار دينار به او داد.
سعيد بن عبدالله
در ماجراى صلح امام حسن (ع) و معاويه با اين كه نظر شخصى وى مخالفت با صلح بود،
امّا پس از گفت وگو و مشورت با امام حسين (ع)، قرار صلح را پذيرفت
ظهر عاشورا سعيد به اتفاق زُهير بن قَين، در برابر امام (ع) جان خويش را سپر كردند،
تا آن حضرت و جمعى از اصحاب نماز خوف را به جماعت خواندند. آنقدر از امام دفاع نمود تا بر زمین افتاد. پيش از شهادت رو به امام حسين (ع) كرد و پرسيد:
اى فرزند رسول خدا (ص) آيا [به پيمانم] وفا كردم؟
امام فرمود: آرى، تو پيشاپيش من در بهشت هستى.