موضوع: "رجعت"
بیانات آیت الله بهجت (ره) در مورد قرآن
1. اگر کتابی بود که عکس اشیاء را نشان می داد، آن کتاب همین قرآن است که بهشت و جهنم را نشان می دهد.
2. خدا می داند قرآن برای اهل ایمان – مخصوصاً اگر اهل علم باشند – چه معجزه ها و کراماتی دارد و چه چیزهایی از آن خواهند دید!
3. اگر قرآن را به صورت واقعی اش ببینیم، آن گاه معلوم می شود که دست از ترنج می شناسیم یا نه!
4. برنامۀ قرآن، آخرین برنامۀ انسان سازی است که در اختیار ما گذاشته شده است، ولی ما از آن قدردانی نمی کنیم!
5. اگر به قرآن عمل می کردیم، دیگران را به اسلام و قرآن جذب می نمودیم؛ زیرا قرآن، جامع کمالات همۀ انبیای اولوا العزم (علیهم السلام) است.
6. اگر درست به قرآن عمل می کردیم، با عمل خود دیگران را جذب می کردیم؛ زیرا مردم غالباً – به جز عدّۀ معدود – خواهان و طالب نور هستند.
7. قرآن، انسان را به غایت کمال انسانی می رساند. ما قدردان قرآن و عدیل آن، اهل بیت (علیهم السلام) نیستیم.
8.مدام به قرآن نگاه کردن، دوای درد چشم است.
9. اگر از قرآن استفاده نمی کنیم، برای آن است که یقین ما ضعیف است.
10. خدا می داند حفظ قرآن، چه قدر در استفاده از این معدن و منبع رحمت الهی، مدخلیّت دارد… ما آن گونه که باید و شاید از قرآن، استفاده نمی کنیم!
11. آیۀ: «وَلَو أََنَّ قُرآناً سُیِرَت بِهِ الجِبالُ أَو قُطِعَت بِهِ الأَرضُ أَو کُلِّمَ بِهِ المَوتی» (1) ؛ اگر قرآنی وجود داشت که به واسطۀ آن، کوه ها سیر شود، یا زمین به آن پیموده و یا شکافته شود، یا با مردگان سخن گفته شود چه می گوید؟! آیا امور مذکور در آیۀ شریفه، فرض محال و غیر واقع است؛ یا می خواهد بفرماید: اهلش با این قرآن، همۀ این کارها را می توانند انجام دهند؟!
12. کسی آشنا به قرآن است که زیادتر در آن تدبّر کند؛ مجموعۀ روایات هم مثل قرآن است.
13. اگر راست می گوییم که قرآن، سلاح است، پس چه احتیاج به سلاح دیگر؟!
14. آیا هیچ می دانیم که قرآن، نظیر سایر مکتوبات نیست! گویی قرآن، موجودی ربوبیّ از عالم نور و روحانی است که در عالم اجسام و اعراض ظهور کرده است!
جای تعجب است که به شخصیت ها و سخنان آنها اهمیت داده می شود و سخنرانی هایشان ضبط می شود، اما قرآن که در دست ما است، این طور نزد ما ارزش ندارد! همه می دانیم که دربارۀ قرآن، مقصّریم!
15. باید به طور یقین بفهمیم که نگاه کردن به قرآن، مثل نگاه کردن به سایر کتب نیست!
16. به هیچ امّت و ملتی چنین قرآنی داده نشده که این همه خواصّ و آثار داشته باشد! نعمت به این بزرگی به ما داده شده، ولی مثل این است که اصلاً نداده اند، و مثل این که این کتاب، مکمِّلِ انسان نیست!
17. توسل به قرآن و حمل و فهم و قرائت آن، برای نجات عموم مردم – چه رسد به خواصّ – مفید است!
18. جای تعجب است که به شخصیت ها و سخنان آنها اهمیت داده می شود و سخنرانی هایشان ضبط می شود، اما قرآن که در دست ما است، این طور نزد ما ارزش ندارد! همه می دانیم که دربارۀ قرآن، مقصّریم!
19. کسی که این مطلب را که: قرآن، تِبیانُ کُلِّ شَیء [بیانگر همه چیز] است دنبال کند، عجایب و غرایب می بیند!
20. قرآن کتابی است که پیغمبر ساز است؛ زیرا پیغمبران دو گونه اند: قسم اول، پیامبرانی هستند که از جانب خداوند به پیامبری تعیین شده اند. قسم دوم، پیغمبرانِ کمالی، که در اثر ایمان و عمل به دستورات قرآن، به کمالات پیامبر نایل می گردند. بنابراین قرآن، پیغمبرانِ کمالی تربیت می کند و پیغمبر ساز است.
21. ما وظیفه داریم که در تعلیم، تلاوت و عمل به قرآن کوشش کنیم. ولی ما شبهای احیا قرآن بر سر می گذاریم؛ و در مقام عمل، آیه های حجاب، غیبت، کذب، و آیات: «وَیلٌ لِلمُطَفّفینَ» (2) ؛ وای بر کم فروشان. و نیز: «فَلا تَقُل لَهُما أُفٍّ» (3) پس به پدر و مادر، اُف نگو. همچنین: «وَلا تًمشِ فِی الأَرضِ مَرَحا» (4) ؛ و با ناز و تکبر در روی زمین راه مرو.و … را زیر پا می گذاریم.
منبع : کتاب در محضر آیت الله بهجت(ره)
میهمان دل
امیدوارم در خانه هایتان همه سلامت باشید.خدا نصیبتان نکند که یک وقت در خانه شما اختلاف باشد.بنده دیده ام که وقتی در خانواده اختلاف میشود بچه ها مثل جوجه دور پدر و مادر خود میگردند.گاهی به مادر میگویند تو چیزی نگو و گاهی به پدر.مثل یک ناصح بزرگ.بعضی اوقات هم پدر و مادر رحمتشان طلوع میکند و به واسطه این بچه ها ساکت میشوند و نزاع میخوابد.
در روایت هم امده است که وقتی نزاع میشود ملائکه به سراغ کسی که هنوز حرفی نزده است میروند و از او میخواهند که چیزی نگوید.اگر گوش نکرد او را رها میکنند و به سراغ دیگری میروند.بچه ها هم همینطورند.مثل ملائکه خیلی لطیف و معصوم.خیلی به پدر و مادر التماس میکنند که ساکت باشند.اگر کسی انها را در ان حال ببیند میگوید:فتبارک الله احسن الخالقین.امیدوارم همه شما هم ناصح باشید و هم قبول حق کنید.
انسان هرچه راه برود و خوبها به منزل او تشریف بیاورند.و در قلب و جانش بیایند قلب او بزرگ میشود.هرچه بیشتر خوبان را یاد کنید دل و قلب شما بزرگتر میشود.قلب ما خیلی باید بزرگ شود.ان جا جایی است که خدا میخواهد تشریف بیاورد.خداوند فرموده است:من در اسمان ها و زمین نمیگنجم.فقط قلب مومن جایگاه من است.وقتی میهمانی به این عزیزی میخواهد به خانه دل انسان بیاید باید امیرالمومنین را یاد کرد تا به برکت یاد ان حضرت خانه تمیز شود.وقتی ان حضرت را ید کردید خانه دل خودش تمیز میشود
برگرفته ازكتاب طوباي محبت
امام علی -علیه السلام-
بپرهیز از اینکه خداوندتورا نزد گناهان ببیند،اما تورا نزد طاعتش نیابد که دراین صورت از زیانکاران خواهی بود.اگر قدرت داری برای اطاعت از خدا قوی باش واگر ضعیف هستی از گناه ناتوان باش.
نهج البلاغه ص 544.
امام علی -علیه السلام-
بپرهیز از اینکه خداوندتورا نزد گناهان ببیند،اما تورا نزد طاعتش نیابد که دراین صورت از زیانکاران خواهی بود.اگر قدرت داری برای اطاعت از خدا قوی باش واگر ضعیف هستی از گناه ناتوان باش.
نهج البلاغه ص 544.
امام علي -عليه السلام - درباره پيامبر اسلام مي فرمايند :
” واختاره من شجرة الأنبیاء، و مشكاة الضیاء و ذؤابة العلیاء… متتبع بدوائه مواضع الغفلة، و مواطن الحیرة.”؛ پیامبر(ص) را از درخت تنومند پیامبران، از سرچشمه نور هدایت، از جایگاه بلند و بی همانند، از سرزمین بطحاءاز چراغ های برافروخته در تاریكی ها، و از سرچشمه های حكمت برگزید. پیامبر طبیبی است كه برای درمان بیماران سیار است.
مرهم های شفابخش او آماده، و ابزار داغ كردن زخم ها را گداخته. برای شفای قلب های كور و گوش های ناشنوا و زبان های لال آماده، و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان است.
خطبه 208.
کلمه «رَمَضان»به معنای شدت گرما، ریگ سوزان و سوختن پا از گرمای زمین به کار رفته است.
طبق روایتی از پیامبر(ص) که در منابع غیر حدیثی آمده است، رمضان، یکی از اسماء الهی است و برای اشاره به ماه رمضان، باید از عبارت ماه رمضان استفاده شود.
ماه رمضان در قرآن
واژه رمضان یک بار در قرآن ذکر شده و تنها ماهی است که نام آن در قرآن آمده است. شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِّلنَّاسِ وَبَینَاتٍ مِّنَ الْهُدَیٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ ۖ... ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابی] كه مردم را راهبر، و [متضمّن] دلایل آشكار هدایت، و [میزان] تشخیص حق از باطل است. پس هر كس از شما این ماه را درک كند باید آن را روزه بدارد، و كسی كه بیمار یا در سفر است [باید به شماره آن،] تعدادی از روزهای دیگر [را روزه بدارد]…)[ بقره–۱۸۵]