كارل ماركس: فيلسوف، سياستمدار و انقلابي آلماني الاصل در قرن 19 با درك عميق از شخصيت پيامبر عظيم الشأن اسلام چنين اظهار ميدارد: محمد مردي بود كه… از ميان مردمي بت پرست با اراده آهنين برخاست و آنان را به يگانه پرستي دعوت كرد و در دلهاي ايشان جاوداني روح و روان را بكاشت، بنابراين او را نه تنها بايد در رديف مردان بزرگ و برجسته تاريخ شمرد، بلكه سزاوار است كه به پيامبري او اعتراف كنيم و از دل و جان بگوييم كه او پيامبر خدا بوده است.محمد عند علماء الغرب، ص 101.
ادوارد گيبن: بزرگترين مورخ انگلستان در قرن 18 ميلادي و نويسنده مشهور تاريخ سقوط امپراطوري روم درباره قرآن چنين مينويسد: از اقيانوس اطلس تا كنار رود گنگ در هندوستان قرآن نه فقط قانون فقهي شناخته شده است،بلكه قانون اساسي شامل رويه قضايي و نظامات مدني و جزايي و حاوي قوانيني است كه تمام عمليات و امور مالي بشر را اداره ميكند و همه اين امور كه به موجب احكام ثابت ولايتغيري انجام ميشود، ناشي از اراده خداست.
به عبارت ديگر قرآن دستور عمومي و قانون اساسي مسلمين و دستوري است شامل: مجموعه قوانين ديني، اجتماعي، مدني، نظامي، قضايي، جنايي، جزايي، و همچنين مجموعه قوانين از تكاليف زندگي روزانه تا تشريفات ديني؛ اعم از تزكيه نفس تا حفظ بدن و بهداشت و از حقوق عمومي تا حقوق فردي تا منافع عمومي و از اخلاقيات تا جنايات و از عذاب و مكافات اين جهان تا عذاب و مكافات جهان آينده، همه را در بردارد.. (عذر تقصير به پيشگاه محمد و قرآن، ص 72.).
گوستاولوبون
اضافه بر آنچه گفته شد طبق گفته تاريخ نويسان عرب حضرت محمد (ص) بسيار خود دار و متفکر ، کم حرف ، احتياط کار ، خوش قلب ، در رفتار و کردار خود بسيار مراقب ادب و پاکيزگي خويش بود تا پس از اينکه به ثروت و اقتدار نيز رسيد هيچ گاه کارهاي خود را به ديگري واگذار نکرد . او مردي بود بردبار در برابر سختيها و دشواريها خود دار و متحمل ،داراي همتي بلند و در برخوردها مهربان و خوشرو بود يکي از خدمت گذارانش نقل مي کند که هجده سال تمام خدمت او ارا انجام ميداد و در طول اين مدت هيچ گاه سخن تند يا کردار ملال آوري حتي براي تنبيه کردن من نيز از او نديدم ، حضرت محمد (ص) جنگ جويي دلاور و ماهر درفنون جنگي بود اگر احساس خطري مي نمود فرار نمي کرد و بدون جهت نيز خود را به مهلکه نميانداخت . پيامبر اسلام توانست يک هدف مقدس واحدي براي تمام ملتهاي عرب بنا کند ملتهايي که هدف و ايده، در آنها وجود نداشت و همين بناي عالي پيامبر بود که توانست به خوبي عظمت و شخصيت او را آشکار نمايد . ما اگر بخواهيم ارزش اشخاص را به کردار و آثار نيک شان بسنجيم به طور مسلم حضرت محمد (ص) بزرگترين مرد تاريخ است.
معجزه کبراي پيامبر اين بود که توانست پيش از مرگ خود قافله پراکنده عرب را گرد هم آورد و از اين کاروان سرگردان و پريشان ملت واحدي تشکيل دهد ،بدانسان که همه را در برابر يک دين خاضع کرده فرمانبر و مطيع يک پيشوا گرداند . ( تمدن اسلام و غرب ص 113 ، 181. 114)